اصطبل خاصّه. «اصطبل پادشاه: میرآخورش در رتبه و احترام با كشیك چى باشى برابر بود.» (نظام‌‌السلطنه، ج 1318-1323 1ق: ص 348).

 اصطبلِ توپخانه واحد نگهدارى و رسیدگى به چهارپایان مورد نیاز توپخانه؛  راصطبل. «ریاست اصطبل توپخانه كلیه به عهده یك نفر آدم كافى كاردان مرجوع خواهد بود.» (قانون نظام، 1277ق.؛ 69). «یكشنبه دهم به صاین قلعه خالصه كه تیول اصطبل توپخانه است باید برویم.» (ناصرالدین شاه، 1295ق: ص 5). «محمدحسین‌‌خان، پیشخدمت میرآخور اصطبل توپخانه، و غیره هم كه از تهران آمده‌‌اند در این‌‌جا به حضور رسیدند.» (ناصرالدین شاه، 1300ق: ص 219). «در سال نود و پنج به ریاست اصطبل توپخانه كل ممالك محروسه و فوج زرند سرافراز شد.» (شرف، 1303ق: ص 162). «انبارهاى توپخانه ركاب و اصطبل توپخانه خیلى از حالت اعتبار و آبادى افتاده…» (كتابچه عرایض توپخانه، 1304ق: ص 75). «ریاست اصطبل توپخانه مباركه… به عهده محمدصادق‌‌خان قاجار… واگذار شد.» (افضل، 1314ق: ص 80).