عزتملك خانم، دختر شاهزاده امامقلىمیرزا عمادالدوله (پسر محمدمیرزا دولتشاه) از شاهزادگان دولتشاهى كرمانشاهان است كه در سال 1306ق. ملقب به اشرفالسلطنه شد. وى همسر دوم محمدحسنخان اعتمادالسلطنه بود كه پس از مرگ او در سال 1313 ق. به عقد ازدواج حاجسیدحسین، نایبالتولیه آستانه رضوى درآمد (1316 ق.) و سرانجام در مشهد وفات یافت (1334 ق.).
نسخهاى از «خلسه« به دست خانملك ساسانى رسیده كه در چند جاى كتاب واژه یا سطر و گاه چندین سطر، سیاه، پاك و یا بریده شده است كه وى حدس زده است این امر، كار اشرفالسلطنه بوده كه عرق خویشاوندىاش باعث آن شده است. ولى زحمتش بیهوده بوده است، زیرا سیاه كارى همه كس در برابر تاریخ محفوظ است و هر وقت باشد بیرون خواهد آمد. / سیاستگران دوره قاجار، ج 1، ص 178.
اشرفالسلطنه در تحریر كتب اعتمادالسلطنه نیز گاهى به او كمك مىكرده است؛ از آن جمله در روزنامه خاطرات است كه پارهاى به خط خود او و پارهاى دیگر به خط همسرش مىباشد. / كتاب تهران، ص 46؛ سیاستگران دوره قاجار، ج 1، ص 173.
«8 ذى الحجه 1307 ق… دزدان به خانه او زدند… صدمهاى كه دزدان به خانم اشرفالسلطنه زن هوا و هوسى اعتمادالسلطنه زده بودند بسیار غمانگیز بود، زیرا كه دزدان بىانصاف تمام لباسهاى فاخر خانم را كه در كار تهیه پذیرایى انیسالدوله بود برده بودند. امروز صبح اسباب پذیرایى مهیا بود، در روى سفرههاى درازى كه بر زمین گسترده بود بشقابهایى قرار داشت… انیسالدوله خیلى زودتر از موقع صرف نهار رسید و با این عمل مىخواست بفهماند كه به این دعوت كمال علاقه را دارد. وى با زنان همراه خود در سه كالسكه نشسته بودند و پنجاه سوار دور كالسكههاى ایشان را داشتند و خواجهسرایان سوار اسب در مقابل درهاى كالسكهها مىتاختند و از آنجا منفك نمىشدند. اشرفالسلطنه وسایل پذیرایى كامل این عده حتى سواران را هم تا غروب آفتاب تهیه دیده است.» / سه سال در دربار ایران، ص 177.
نكته جالب توجه درباره زندگى اشرفالسلطنه اینكه وى در اواخر دوره ناصرى كه عكاسى عمومیت یافته بود، به این صنعت نوظهور روى آورد و در میان زنان معدودى كه دست به این كار زدند، توانست به عنوان اولین زن عكاس ایرانى نام خود را ثبت نماید. / تهران قدیم،جعفر شهری، ص 431.
«پس از فوت [اعتمادالسلطنه] شبانه خانم اشرفالسلطنه آن عریضه سربسته لاك شده معهود را به حضور شاه فرستاد و فرداى آن روز كه شنبه بود، امین همایون، صرف جیبدار شاه به منزل اعتمادالسلطنه آمد. دارایى متوفى عبارت بود از چهل هزار تومان پول نقد، قریه اسماعیلآباد واقع در بلوك غار، چندین دست خانه و اثاثیه مجلل و جواهرات گرانبها و چهار هزار جلد كتاب، به علاوه یك مجموعه از سكههاى طلاى كهنه نایاب كه روى چندین میز بلندشكل شیروانى مخمل مشكى كشیده و براى هر یك از آنها سوراخى تنظیم كرده و بالاى هر سوراخ اسم پادشاه و تاریخ سكه را نوشته بود.
خانه و اثاثیه و صندوقخانه و جواهراتش را شاه به خانم اشرفالسلطنه بخشید. خانم هم همه را فروخته و به مشهد مقدس رفت». / سیاستگران دوره قاجار، ج 1، ص 183.
دكتر فووریه، طبیب ناصرالدین شاه، اشرفالسلطنه را زنى خودخواه، جاهطلب و توطئهساز دانسته كه با شاه نیز خیلى مربوط بوده است و ضمناً او را زنى جسور و زرنگ مىدانسته كه لقب اعتمادالسلطنه را وى به كمك انیسالدوله، زن شاه، براى شوهرش محمدحسنخان دریافت كرده است.