در اوقاتى كه قشون ایران مركب از پیاده‌‌هاى چریكى و سوارهاى ایلاتى و عشایرى بود، اسلحه‌‌خانه یكى از بیوتات سلطنتى به شمار مى‌‌آمد. فرمانروایان ناگزیر بودند، خزانه‌‌اى از اسلحه و تحت ریاست شخص امینى در دسترس داشته باشند.

 شاه ضمناً یك نفر به نام «اسلحه‌‌دار باشى« داشت كه سلاح‌‌هاى شكارى را نگاهدارى مى‌‌نمود. این شخص در و دیوار اتاق مخصوص را با زره، كلاهخود، شمشیر، زوبین، نیزه، تبرزین، تیر و كمان و شمخال و زنبورك آرایش مى‌‌داد.

 

 

 

 زنبورك خانه هم جزو بیوتات سلطنتى بود. در آن‌‌جا زنبورك كه جزو سلاح‌‌هاى گرم بود و به مانند مسلسل امروزى كار مى‌‌كرد، نگاهدارى مى‌‌شد. زنبورك اسلحه‌‌اى بود میان توپ و تفنگ كه لوله‌‌اى به طول سه چارك داشت كه ته آن گشادتر و دهانه آن تنگ‌‌تر بود. زنبورك را زنبوركچى به طور مورب جلوىِ شتر مى‌‌بست و زیر پاى خود خورجینى داشت كه باروت، چهارپاره، كهنه وكیل باروت در آن بود و در موقع جنگ در بالاى شتر به كار گرفته مى‌‌شد. / تهران عهد ناصرى، ص 183.

 موزه سلطنتى یك سابقه و پیشینه محلى داشت، به این معنى كه در سال 1270 ق. یعنى در سال هفتم از سلطنت ناصرالدین شاه: «اسلحه‌‌خانه مخصوص از براى اسلحه ممتاز و آلات حربیه سلطنتى بنا كردند و تمام سلاح‌‌هاى سلاطین گذشته را، كه غالباً جواهرنشان و كار استادان بزرگ قدیم و جدید بودند، در آن‌‌جا گذاشتند و نیز كتابخانه مخصوص براى كتب سلطنتى و قطعات و خطوط اساتید بنا كردند.» / منتظم ناصرى، صص 232 – 3.

 اما، چنان‌‌كه گفته شد، موزه‌‌اى كه بنا شد، در داخل قصر سلطنتى در دل ارگ قرار داشت و از دسترس عامه مردم دور بوده، حتى رجال و اعیان حكومت و دربار هم بدان راه نداشتند و عملاً نقش «صندوق‌‌خانه همایونى« را ایفا مى‌‌كرد. این وضع همچنان ادامه داشت و جانشینان ناصرالدین شاه هم علاقه‌‌اى به تغییر آن از خود نشان ندادند و بر فرض هم كه علاقه‌‌مند بودند، به سبب گرفتارى‌‌هاى داخلى و خارجى، فرصت این كار را نیافتند و لذا تأسیس موزه به معناى واقعى كلمه سال‌‌ها به تأخیر افتاد. / جغرافیاى تاریخى تهران، ص 646 !قورخانه.