(معرب آن عرابه است) یكى از وسایل نقلیه تهران قدیم بود شبیه گارى كه از چوب ساخته مىشد. دو چرخ و گاه چهار چرخ داشت و اسبى آن را با هدایت شخصى مىكشید و براى حمل افراد و كالا به كار مىرفت.
دكتر هینریش بروگش، سفیر پروس (آلمان) در ایران (1859-1861 م)، در سفرنامه خویش چندین بار از ارابه یاد كرده كه ذكر آن مطالب براى آشنایى خوانندگان با این وسیله نقلیه كهن خواندنى است: «.. درحالىكه ارابه حركت مىكرد من در این فكر بودم كه قرنها قبل از این شاردن، اولئاریوس و سیاحان دیگرى كه عازم مشرق زمین و ایران مىشدند با چه وسایل و امكاناتى مسافرت مىكردند و حالا ما در سال 1860 در روسیه با این ارابههاى بارى اسبى چگونه سفر مىكردیم.» / سفرى به دربار سلطان صاحبقران، ص 55.
«… سورچىهاى ارابهها شلاقهاى خود را تكان مىدادند و بدون توجه به تاریكى شب و تنگى و نشیب و فراز جاده اسبها را به جلو مىراندند، ظاهراً آنها به علت سرماى زیاد مشروب زیادى خورده، از حال طبیعى خارج شده بودند… .» / همان مرجع، ص 61.
«ارابههاى ما جلوى چاپارخانه توقف كردند و در میان انبوهى از مسافران و سورچىها درصدد یافتن اتاق و محلى براى استراحت و خواب برآمدیم…» / همان مرجع، ص 63.
«صبح روز بعد كالسكه شش اسبه ما به حركت درآمد و دو ارابه حامل اسباب و اثاثیه نیز به دنبال آن روان شدند…» / همان مرجع، ص 65.