انگورى

انگورى از مشاغل تهران قدیم بود. تا صداى دلنشین آن‌‌ها طنین انداز كوچه‌‌ها مى‌‌شد، زنان كه بیشتر مشتریان آن‌‌ها بودند. در گذشته وسعت تهران همان محدوده مركزى تهران امروز بود و بسیارى از آبادى‌‌هاى اطراف نظیر طرشت، پونك، فرحزاد، كن، آبادى‌‌هاى شمیران و شهررى و غیره به تهران نپیوسته بود و در بیشتر این آبادى‌‌ها و البته دهكده‌‌هاى كرج و ورامین و شهریار انواع انگور، مانند عسگرى، ریش بابا، مهدى خانى، شاهانى، یاقوتى و... كشت مى‌‌شد و «انگورى«هاى زحمتكش در نخستین ساعات بامداد با الاغ خود به باغ‌‌هاى دهات اطراف مى‌‌رفتند و انگور روزانه خود را از باغداران مى‌‌خریدند و پیاده به دنبال الاغشان مى‌‌رفتند تا بتوانند در ساعات اولیه روز انگور تازه را به مردم عرضه كنند.

 جعبه‌‌هاى انگور فروشان كه این روزها دیگر نمى‌‌بینیم، شكل خاصى داشت. از چوب نراد ساخته شده بود و شكل هرمى داشت، با ارتفاع تقریبى 80 سانتى متر و از چهار پایه ضخیم عمودى كه تخته‌‌هاى افقى آن‌‌ها را به هم متصل مى‌‌كرد تشكیل شده بود، به‌‌صورتى‌‌كه قاعده‌‌اش كوچك‌‌تر از دهانه گشادش بود.

 در آبادى‌‌هاى مرتفع شمیران مانند سولقان، آهار، شكراب، باغ گل، ایگل و... به سبب سرماى هوا، كشت انگور مرسوم نبود. انگور در آن مناطق نمى‌‌رسید و بیشتر غوره عسگرى به دست مى‌‌آمد و از آن آبادى‌‌ها، آلبالو و گیلاس نوبرانه به بازار تهران عرضه مى‌‌شد.

 پس از شرح اولین «انگورى» باید به «انگورى«هاى دیگر هم اشاره كنیم. اگر به نقشه‌‌هاى تهران قدیم و اسناد تاریخى آن زمان نظر افكنیم، چندین باغ و خیابان را با نام «انگورى» مى‌‌یابیم كه اینك به شرح آن‌‌ها مى‌‌پردازیم:

 

 

آهار

 

 1. باغ انگورى: در جنوب شرقى میدان كنونى محمدیه، زمانى كه هنوز میدان ساخته نشده بود و تنها محوطه براى انجام اعدام‌‌هاى دولتى بود، و خیابان مولوى هم احداث نشده بود و قسمت غربى‌‌اش به نام خیابان معیرالممالك و قسمت شرقى‌‌اش به صورت نامنظم به نام خیابان جلو قبرستان شهرت داشت، خیابانى از محوطه اعدام به جنوب كشیده شده بود با نام قاپوق. در ضلع شرقى این خیابان عمارت بزرگ و مفصل قوام‌‌الدوله در میان باغ طراحى شده وسیعى واقع بود و در جنوب و مجاور آن باغ، باغ دیگرى قرار داشت كه ضلع شمالى‌‌اش باغ قوام‌‌الدوله، ضلع غربى‌‌اش خیابان قاپوق و قسمتى از ضلع جنوبى‌‌اش عمارت اسكندرخان و بخشى از ضلع شرقى‌‌اش اراضى یخچال حاج باقر بود. این باغ را بدان سبب كه در آن انگور فروخته مى‌‌شد و پاتوق انگور فروش‌‌ها بود، انگورى و یا انگورفروشى مى‌‌گفتند. جعفر شهرى، از این باغ یاد كرده است، ولى در بیان نشانى آن دچار اشتباه شده و آن را در جنوب غربى میدان محمدیه معرفى نموده است. غیر از نقشه نجم‌‌الدوله دلیل دیگرى كه بر وجود باغ در شرق خیابان دلالت مى‌‌كند، وجود بنگاه انگورى در جنوب كوچه شهید موسوى در حال حاضر است كه بازمانده همان باغ است.

 جعفر شهرى، در صفحه 156 جلد یكم كتاب تاریخ اجتماعى تهران، مى‌‌نویسد:

 در جنوب غربى میدان محمدیه باغى بود به نام باغ انگورى كه روزها در آن معامله انگور انجام مى‌‌شد و شب‌‌ها پاتوق دزدان و راهزنان و امثال آن همراه با زنان بدكاره و مطرب‌‌ها بود و گاه قتل نیز به راحتى در آن‌‌جا رخ مى‌‌داد.»

 2. باغ انگورى دیگرى كه در گستره تهران بدان بر مى‌‌خوریم، در اراضى احتسابیه است كه حجت بلاغى، در كتاب خود تاریخ تهران بدان اشاره كرده است. احتسابیه از آبادى‌‌هاى كوچك حومه شمیران و نزدیك سوهانك بوده است و به استناد گفته اعتمادالسلطنه آن را اقبال‌‌السلطنه، وزیر قورخانه آباد كرده است، اما بعدها به مالكیت احتساب الملك درآمد و بدان سبب احتسابیه نام گرفت.

 این باغ جزو اراضى احتسابیه به شمار مى‌‌آید / تاریخ قسمت شمالى تهران، ص 21،نقل در جغرافیاى تاریخى شمیران، ص 146.

 «اهالى دارآباد چنان‌‌كه مى‌‌گفتند سابقاً در محلى دیگر كه محدود بود از شمال به خرگوش نو و از جنوب به ازگل و از شرق به باغ انگورى و سوهانك و از غرب به باقلى زار و فیروزكوه زندگى مى‌‌كردند...» / همان مرجع، ص 540.

 پس از توسعه یافتن شهر در حوالى سال 1309 ق. به خیابان ولى عصر ما بین خیابان سپه و خیابان جمهورى فعلى، خیابان انگورى گفته مى‌‌شد.

 3. باغ انگورى دیگرى هم در محل باغ فرمانفرما (كاخ مرمر سابق) در فاصله خیابان امام خمینى (سپه) تا جامى بود. سند ما، نقشه نجم‌‌الدوله به سال 1309 ق. است كه در آن نام قسمت شمالى خیابان ولى عصر كنونى، فاصله بین تقاطع ولى عصر و امام خمینى تا خیابان وزیرى فعلى كه به حدود اراضى وزیر مى‌‌رسید، به نام «خیابان باغ انگورى« درج شده است. نام این خیابان از وجود همین باغ حكایت مى‌‌كند. این باغ بزرگ مستطیل شكل همان اراضى باغ فرمانفرما است كه بعدها رضاخان آن را به خانه خود اختصاص داد و در دوران پهلوى به كاخ مرمر شهرت یافت.

استفاده از مطالب این سایت تنها با ذکر منبع بلامانع است.