مهارت و تاب آوری تهرانیان در گذشته
چکیده:
در مبحث مقابله با خیل عظیم آسیبهای پایتخت، مقوله مهارت در حل مشکلات جوانان امروز بسیار حائز اهمیت است. بهبود بهره‌وری و توسعه مهارت‌های فردی، لزوم آموزش بر پایه مهارت محوری را تاکید می کند. یادگیری مبتنی بر دانش و مهارت، آموزش مهارت‌محور را توصیه دارد. در دنیای توسعه یافته مهارت فرد مورد ارزیابی قرار می گیرد نه مدرک تحصیلی. جامعه امروز ایران شرایط مناسبی در این امر ندارد. باید با بکارگیری شیوه های علمی و کاربردی آکادمیک به حل این مسئله پرداخت. ایران به لحاظ تاریخی توانسته است هزاران سال دوام خود را در تاریخ گیتی تضمین کند. قطعا راز این حیات مهیج و کم نظیر را فارغ از دیگر عوامل، باید در مهارت ایرانیان در مواجهه با چالشها جستجو کرد. مطابق کلام جادویی جناب مولانا همواره تعداد راه حلها بیش از مشکلات است، لذا باید راه حل رایافت.

مقدمه
جوان امروز به دنبال خلق مدرک است. مدرکی که فقط عنوان دارد، بدون هیچ بووخاصیتی. مهارتی در کار نیست. اعلان فروش آشکار«پایان نامه» در سطح شهر یعنی چه؟ در این فرایند دکتر، مدرک دارد، سواد ندارد. روزی که دانشگاه تهران را ساختند، استادی دانشکده ادبیات را به استاد فروزانفر سپردند که مدرک نداشت. در سال ۱۳۱۴ هیئت ممیزهٔ دانشگاه تهران، بر اساس قانون برای سپردن سمت استادی به او نیاز به مدرک دکتری داشت و او نداشت. تألیف ارزندهٔ او به نام«تحقیق در زندگانی مولانا جلال‌الدین بلخی» را ارزیابی کرد و به او گواهی‌نامهٔ دکتری اعطا کرد. به استناد این گواهی‌نامه، به سِمَت استادیِ دانشکده‌های ادبیات و معقول و منقولِ دانشگاه تهران منصوب و بعدها به ریاست آن برگزیده شد. فروزانفر استادِ راهنمای جمعی از دانشجویان مبرّز دورهٔ دکتری در دانشکده‌های ادبیات و الهیات بود از جمله: پرویز ناتل خانلری، ذبیح‌الله صفا، مهدی حمیدی شیرازی، عبدالحسین زرین‌کوب، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین دانشور، منوچهر ستوده، مهدی محقق و بسیاری دیگر.
در آسیب‌شناسی تعلیم و تربیت باید دقت کرد. باید با تجزیه‌وتحلیل دقیق به‌درستی آسیب را شناسایی و راهکار مناسب را یافت. نظام آموزش مهارتی می تواند بر مشکلات مدرک محوری فائق آید. مهارت محوری مفهوم جذاب و بسیار ضروری است. مهارت دانش ارزشمندی است که نیاز به آموزش ساختارمند دارد. مهارت افزون بر کسب دانش و آگاهی، توانایی کاربست دانش آموخته شده را نیاز دارد. هدف اصلی، باید تربیت افرادی کارآمد باشد. جوان امروز مواجه با چالش‌های مختلف زندگی است. دنیای توسعه یافته از روش‌های نوین آموزشی برای مهارت اندوزی نسل جوان خود استفاده می کند. تقویت مهارت‌های عملی و تکالیف مهارت محور می‌تواند دانش آموز را توانمند کند، انگیزه بیشتری به او دهد و در راه خود مصمم سازد. این انگیزه، نیروی محرکی است که او را به سمت یادگیری مادام‌العمر و کسب مهارت‌ نو سوق می‌دهد. پروژه‌ عملی، حل مسئله پیچیده، و طراحی آزمایش‌ها به دانش‌آموز کمک می‌کند تا مهارت‌ کاربردی، تفکر انتقادی و خلاقیت خود را تقویت کند. این رویکرد آموزشی، علاوه بر افزایش انگیزه یادگیری، دانش‌آموز را به یادگیرندگانی مستقل و توانمند تبدیل می کند.
شناخت پیشینه فرهنگ و تمدن هزاران ساله ایرانیان چراغ راه آینده ماست. تداوم حیات جامعه ایرانی بر دو ستون مهر و خرد استواراست. مطالعه تاریخ و این پیشینه نشان می دهد. دو جریان در جامعه ایرانی و در فرهنگ و تمدن این سرزمین جاری و روان است. جریان حکمرانی و جریان عرفی یا مردمی گواینکه جریان حکمرانی ظاهرا قدرتمندتر است و حاکم بر جریان دوم یعنی جریان عرفی است، اما در عمل مطابق سنت اجتماعی جریان نخست با سقوط حکومتها دچار اختلال اساسی شده و فرومی پاشند و عاقبت در جریان عرفی هضم می شوند و این جریان عرفی است که جامعه را بقا می بخشد.
در عصر صفوی با قدرت پادشاه کسی تصور برابری نداشت چه رسد مقابله کند، اما با درگذشت شاه عباس تمام ساختار قدرت صفوی دچار اختلال شد و حکومت در سراشیبی فروپاشی افتاد. شیرازه حکومت از هم گسست. تجارت و بسیاری از ساختارهای دیوانی از میان رفت. ساختار جایگزین در هیچیک از ابعاد سیاسی -اجتماعی و اقتصادی پدید نیامد. خرافه پرستی و رفتارهای مزموم رواج یافت. حکومت حقیرانه فروپاشید، گواینکه زندگی مردم تحت تاثیر قرار گرفت، اما جریان دیگری کماکان در جامعه ادامه داشت و آن هم زندگی مردم بود که به حیات خود ادامه داد و آهنگ جریان زندگی را حفظ کرد.
ایران توانسته است هزاران سال دوام خود را در تاریخ گیتی تضمین کند. قطعا راز این حیات مهیج و کم نظیر را فارغ از دیگر عوامل، باید در مهارت ایرانیان در مواجهه با چالش ها جستجو کرد. از مهمترین مهارت های زنان و مردان این سرزمین حفظ تاریخ و پیشینه نیاکان خود است. آنان توانسته اند تاریخ خود را پیش از پیدایی تاریخ، حفظ و به آیندگان منتقل کنند. قصه گویی، نقالی، برگزاری جشنهای نوروز و سده و غیره، لالایی و ده ها تمهید خردورزانه خویش، توانسته اند، تاریخ هزاران ساله خود(اساطیر) را سینه یه سینه تداوم بخشند تا دوران نویسندگان(دوران باستانی) که تاریخ را نوشته اند. مهارت فرآوری غذا و نگهداری آن و تهیه تن پوش و پاپوش از دیگر مهارت های زنان و مردان این تمدن اند. قنات مهمترین مهارت ایرانیان و شاهکار فناوری در بهره وری آب است.
ایرانیان با این پیشینه از خرد و اندیشه به دوران باستانی پا می گذارند. هخامنشیان بزرگترین امپراتوری جهان باستان را تشکیل دادند و با دانش و علم عصر خود تاثیر فراوانی بر حکومت های بعد از خود گذاشتند. سلسله هخامنشیان با هجوم اسکندر فروپاشید. گو اینکه اسکندر هم عمرش دیری نپایید و تداوم این فرهنگ ادامه یافت. ساسانیان تأثیر شگرف بر فرهنگ روم، هند، چین، اروپای غربی و آفریقا گذاشتند. دوران طلایی اسلام وامدار هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌های ساسانیان است. در این عصر شغل‌های فنی و مهارتی بسیاری در بازارها رایج بود: آهنگری، قالب‌کاری، ریسمان‌ساز، چلنگر، خیاط ، کفاش، کوزه‌گر، نگارگر کتاب‌ها، نقاش، دباغ، رنگرز، زرگر،
ایران پس از فروپاشی ساسانی دچار اختلال در حکمرانی مستقل شد و جزو امپراتوری اسلام درآمد. بعد از دو قرن رنسانسی در ایران پدیدار شد. جریان فکری پوینده ای پدید آمد که از رودکی آغاز گشت و تا فردوسی ادامه یافت. در عصر بعد از اسلام و در فاصله این رنسانس تا رنسانس مشروطه، ایرانیان دوره های درخشانی را دیده، اما شوربختانه در بیشتر مواقع تاریخی، فرود و شکستهای فراوانی را آزموده است.
پس از فتح ری توسط مسلمانان این شهر به مرکز سیاسی فرهنگی ایران و جهان اسلام تبدیل شد و دانش رونق گرفت. با گذشت 850 سال از سقوط ساسانی صفویه توانست بر سراسر منطقه‌ای که قبلاً حکومت‌های محلی(ملوک الطوایفی) مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان، غوریان، زیاریان، آل بویه، سربداران و مظفریان بر آن حکمرانی می‌کردند مسلط شود. حکومت صفویان تمرکزگرا و مطلقه بود. در این دوران خاک ایران از یکپارچگی خارج شد.
مغولان در سال ۶۱۷ ق. مردم ری را قتل عام کردند و سپاه تیمور بار دیگر در سال ۷۸۶ق. چنین کرد و ری را ویران ساخت. این حادثه تلخ باعث تحول و توسعه زندگی در روستای تهران شد.
صفویان از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ م. (235 سال) درایران حکومت کردند. صفویه در اوایل این دوره پیشرفت‌های قابل توجهی داشت. تمرکز و قدرت صفویه با مرگ شاه عباس به پایان رسید. عوامل بسیاری باعث سقوط این سلسله و عقب ماندگی ایران در قیاس با غرب در دوره های بعد تا مشروطه شد. در دوره صفویان اختراعات و اکتشافات فراوانی در اروپا پدید آمد که ایران هرگز از آنها بهره ای نبرد و بزرگانی هم تراز بیکن، دکارت، نیوتون و گالیله در اروپا پیداشدند که هرگز در ایران پرورش نیافتند.
ایران قاجاری مصادف با اوج انقلاب صنعتی اروپا بود. شوربختانه با دخالت انگلیسیها و روسها و غفلت شاهان قجر، رشوه، فساد، ظلم و تعدی حکام بر مردم از حد گذشت. آمدن امیرکبیر فرصت مناسبی بود برای اصلاح و تغییر امور که با دخالت روس و انگلیس و همکاری درباریان خائن او به قتل رسید و اصلاحات متوقف شد. عدم توسعه یافتگی ایران در قیاس با اروپا حاصل آن دوران است. عمده فعالیت اقتصادی ایرانیان کشاورزی بود. فناوری جدید وارد این فعالیت نشد و توسعه نیافت. صنعت در مملکت پا نگرفت. بحرانها اجازه توسعه دانش و صنعت را از ایرانیان گرفت. مشکلات موجود موجبات کودتای ۱۲۹۹ ش. را فراهم آورد که منتهی به سلطنت رضا شاه شد.
رضاشاه زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی برقرار کرد و نظام های مالی، اداری، حقوقی و آموزشی کشور را اصلاح کرد. در سال های۴۰- ۱۹۳۰تعداد ۲۶۵ کارخانه تاسیس شد. پروژه‌های مهمی نظیر راه آهن سراسری ساخته شد. دهه بیست (دوران جنگ جهانی دوم) محمدرضاشاه کاری از پیش نبرد. در دهه سی اوبا تثبیت قدرت به برنامه اصلاحات سکولار پدرش ادامه داد. اقتصاد کشور چشمگیرترین دوره‌ رشد پایا و تورم کم را تجربه کرد. اقتصاد ایران در فاصله ده ساله ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ با نرخ رشد ۱۱٫۵ درصد میانگین سالانه و نرخ تورم تک‌رقمی ۲٫۶، دارای بیشترین رشد در میان کشورهای در حال توسعه بود. اقتصاد ایران ظرف ده سال چهار برابر شد. در ابتدای دهه چهل ائتلافی قدیمی بین بازار، روحانیت و روشنفکران(چپ و راست) در مخالفت با شاه احیا شد. نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی زمینه‌های مستعد برای نارضایی اجتماعی و خیزش‌های انقلابی شد. گو اینکه سطح زندگی اکثریت مردم در زمان پهلوی‌ بهبود یافت، اما سرنوشت سلطنت پهلوی منتهی به انقلاب 1357 و سقوط حکومت شد. هنوز ایران در حسرت یافتن راه حل فراگیر برای جبران و مقابله با عقب ماندگی هاست. عقب ماندگی هایی که از تفرقه و جدایی آغاز می شود و با استبداد فردی و جمعی و غیره ادامه می یابد.
تاریخچه پیدایی دین در گستره تهران
بشر از سر ترس و نیاز، خورشید و ماه و غیره را ستایش کرد و پرستید و این شروع تفکری بود که در سیر تطور متعالی به پیدایی دین انجامید.« مردم گستره شمیران (قصران و ری) در آغاز عناصر را می پرستیدند.»(ایران قدیم، ص223) مثل آسمان و خورشید و ماه و ستارگان و نور و آتش و باد و باران(قصران، ص592) قبل از مزدائیسم از اعتقادات دینی مردمی که در نواحی مختلف ایران‏ زندگی می‌کردند، اطلاعات ما منحصر است به دین ایلامیان. ایلامیان جزو اولین گروه‌هایی هستند که بر ایران مسلط شده‏‌اند. (قوم‌های کهن: ایلام، بهزادی، ۸۱۶.) کشف قبوری که به 3200 سال قبل تعلق دارد می رساند که زرتشت در آن دوران هنوز ظهور نکرده بود.گورهای کشف شده دروس، قیطریه، ایگل، آهار و غیره که به دوران پیش از مغان مربوط است ظروف غذا و وسایل جنگی همراه مرده دفن شده است اما لاشه را با موم نپوشانیده اند.(تهران سه هزار و دویست ساله،ص 4.)
دوره مغان: خاستگاه مغان ری و دماوند است.(دیاکونف، ص95.) مغان در آغاز کیشی مخصوص به خویش داشتند بعدها تعلیمات زرتشت را پذیرفتند و اصلاحاتی را در آن سبب آمدند… پس از آن در ایالت ری و دماوند و قصران پیشوایی داشتند و احتمال داده اند مصمغان در دماوند جانشین قدرت جسمانی و غیر روحانی زرتشت است.( تاریخ ماد، ص463.)
دوره زروانیان:زَروان یکی از ایزدان آیین مزدیسناست. برخی جنبشی را که موجب پدید آمدن آیین زروانی شده‌است مربوط به دوران اشکانی و ساسانی می‌دانند. (اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، ص ۵۳۹)
دوره آریاییان:آریان های ایرانی زودتر از آریان های هندی ترقی کرده به درجه پرستش خدای یگانه رسیدند.»(دین ایرانی، بنونیست، ص۳۹) دین ماد باستان یک دین ابتدائی مزدائی بود. (دین‌های ایران باستان، ص388) مغان مادی زرتشتی نبودند. ری، پایگاه مرکزی مغان آغاز به فعالیت کرد. تثلیث اهورامزدا، مهر، ناهید ظاهرا از هخامنشی تا پایان اشکانی رواج داشته است.(قصران، ص639.) بعد از فروپاشی هخامنشیان بدون شک تا پایان سلسله اشکانی آیین زرتشت بر منطقه ری و قصران سیطره داشت. ساسانیان بنا بر مصالح سیاسی کشور، در مقابل دشمنی رومی ها مجبور شدند، دین زرتشتی را مذهب رسمی ایرانیان کنند. بعد از سقوط ساسانیان مردم این دیار در ابتدا جملگی اهل سنت بوده اند و اکثر به امویان تمایل نشان می دادند. گو اینکه آیین زرتشتی هم در این هنگام تا زمانی دراز همچنان رونق داشت.
پیشینه تاریخی گستره تهران
دوره باستانی:
ماد و هخامنشی: هخامنشیان تداوم حکمرانی مادها را داشتند. امپراتوری هخامشیان در هزاره ترسالی این سرزمین از این امکان طبیعی به ثروت و اقتصاد قوی و قدرتمند دست یافتند. تلاش آنان با اندیشه ورزی و مهارت محوری به تشکیل بزرگترین امپراتوری جهان باستان منتهی شد. شاهنشاهی هخامنشی (۵۵۰–۳۳۰ پیش از میلاد) نخستین امپراتوری جهان باستان از شبه‌جزیره کریمه و بالکان و اروپای شرقی در باختر، تا دره سند در خاور امتداد داشت
(Turchin, Peter; 12: 223. Retrieved 12 September 2016 )
داریوش گوید: «به خواست اهورامزدا من شاه هستم» ( از زبان داریوش، ص323.) شاهان هخامنشي خوب مي دانستند كه اداره امپراتوري بزرگي چون امپراتوري هخامنشي جز با تسامح ديني و آزاد گذاشتن ملل و اقوام در حفظ عقايد ديني و ملي شان ميسر نيست. در میان تمدن های باستانی شناخت تمدن ایران دوران هخامنشیان بسیار ضروری است. این دوره تأثیری بنیادین بر دوران‌های پسین گذارده‌است. ویل دورانت، در سخنرانی‌ «فارس در تاریخ تمدن»، در ۲۱ آوریل ۱۹۴۸گفت:«هزاران سال است که ایرانیان زیبایی می‌آفرینند. شما اینجا نوعی آبریز تمدن بودید که اندیشه، هنر و دینتان را به سمت شرق و غرب به جهان می‌ریزید. برای اولین بار در تاریخ، یک امپراتوری تقریباً به وسعت ایالات متحده، یک دولت منظم، با صلاحیت، با اداره منظم، با شبکه‌ای از ارتباطات سریع، امنیت حمل‌ونقل افراد و کالاها در راه‌های باشکوه را ایجاد کرد
( Durant, Will., on 23 July 2011)بیش از ۴۴ درصد از جمعیت جهان را اداره می‌کرد(David Sacks; p. 256) با مدیریت متمرکز، سیستم جاده‌ای و پست مدرن، زبان رسمی، خدمات شهروندی و ارتش وسیع منظم توسط شاهنشاهی‌های پسین تقلید شد. میراث این دولت بر تاریخ نظامی، فرهنگی، اجتماعی و دینی دنیا تأثیر چشم‌گیری گذاشت. (Margaret Christina Miller (2004). p. 243.) نظام اداری؛ سیستم مالیاتی منظم و پایدار و دادگستری حفظ و دفاع از عدالت و غیره را می توان مشاهده کرد. «اگر قاضی‌های شاهی رشوه می‌گرفتند، چنان تنبیه می‌شدند که در یادها بماند.»(تاریخ هرودوت، 365) داریوش بزرگ بسیار بر راستگویی تأکید داشت ننگین‌ترین چیز برای پارس‌ها دروغ گفتن است (Herodotus (2009). pp. 43–44) زنان دارای حقوق برابربا مردان بودند.( آشنایی با میراث فرهنگی هنری ایران، تهران، ١٣٨٠ )در زمینهٔ پیکر تراشی، نگاره‌های مسطح بوده‌است.( داریوش و ایرانیان، 402)
-ظرف‌های سیمین و زرین این دورهٔ بی‌نظیرند( همان، 406) درمعماری، سبک منحصربه‌فرد ایرانی را پدید آوردند (Edward Lipiński,(1995), p. 119.)
-موسیقی در ایران باستان هنری ظریف و به کمال رسیده بود.(داریوش و ایرانیان، 408)
-سنگ‌نوشته بیستون، بزرگ‌ترین سنگ‌نوشتهٔ جهان است و باید آنرا نخستین روزنامه دیواری انگاشت.
-دانش و فناوری؛ سازه‌های آبی شوشتر، بزرگ‌ترین مجموعه صنعتی پیش از انقلاب صنعتی است توسط یونسکو شاهکار نبوغ و خلاقیت نامیده شده‌است.
-تقویم ایرانیان در دورهٔ هخامنشیان ۱۲ ماه داشت.
-ایرانیان در تکنولوژی بر بهبود آبیاری تمرکز کرده بودند. این آبیاری کانال‌های آبی زیر زمینی را در بر می‌گرفت که قنات نام داشت.(تاریخ تمدن ایران، مایکل برگن، ص۱۳۵) قنات در ایران پیشینه چندهزار ساله دارد.
هرودوت مینویسد: راه‌های ساخت هخامنشیان شهرت فراوانی برای آنان فراهم آورد. راه شاهی ۲۶۹۹ کیلومتر (۱۶۷۷ مایل) درازا داشت و حدوداً هر ۲۴ کیلومتر دارای یک توقفگاه بود که ۱۱۱ ایستگاه می‌شد.
کانال سوئز-نخستین آبراه‌ دریای مدیترانه از طریق رود نیل به دریای سرخ پیوند می‌داد به نام کانال سوئز حفر شد.(سکه، نشان قومیت و آزادگی، ص 35-21)
کمک بزرگی به توسعه و گسترش دانش پزشکی شد. پزشکی در این دوره به‌دلیل تلاقی پزشکی یونانی، مصری، ایلامی و هندی پیشرفت زیادی کرد. در این دوره پزشکان جایگاه والایی در جامعه داشتند(تاریخ طب در ایران بعد از اسلام، ج2؛ Shahbazi 2012, p. 129.)
هخامنشیان، در کار ارتش دستاوردهای بزرگی داشته‌اند، وگرنه هرگز نمی‌توانستند نخستین فرمانروایی جهانی تاریخ را بر پا کنند و دو سده تمام از آن پاسداری نمایند.
گزنفون مینویسد:
برای ساختن پل‌های شناور از پیوستن ۳۷ کشتی ایرانی در دجله برای عبور سربازان استفاده شد. (Kaveh Farrokh (2007) p. 68.) اقتصاد هخامنشیان با توجه کمبود آب در ایران بیشتر بر پایهٔ اقتصاد تجاری بود. هخامنشیان به عنوان واسطه کالاهای ترانزیتی بین سه قارهٔ آسیا، اروپا و آفریقا عمل می‌کردند. (هخامنشیان در پاکستان، 1348)
– پست؛ شعار خدمات پستی ایالات متحده آمریکا: «نه برف نه باران نه تاریکی شب نمی‌تواند چاپارها را از انجام سریع مأموریتشان بازدارد.»، سخنی که هرودوت دربارهٔ پیک‌های هخامنشی نوشته‌است.
-سکه زرین «دریک» داریوش نخستین سکه بین المللی گیتی است که میان ملل آن دوران در گردش اقتصادی بکار می رفت. دانش آنان در ساختمان حیرت آور است.(تاریخ سکه دوره قاجاریه، شهبازی، 1380)
سلوکیان و اشكانيان:
سلسله هخامنشیان با هجوم اسکندر فروپاشید. گو اینکه اسکندر هم بعد از این حادثه عمرش دیری نپایید. زمان حمله اسکندر اغلب سرزمین گسترده ایران زمین آیین زرتشتی رواج داشت و در جای جای این سرزمین آتشگاه های زرتشتی برپا بود. اسکندر به دین ایرانیان سخت بی اعتنا بود و اوستا را بسوزانید و آتشکده ها را خراب کرد.( البدء والتاریخ، ج3 ،ص153 نقل از قصران، ص604.) با روی کار آمدن اشکانیان، ری اهمیت بسیار یافت اما چون شاهان اشکانی زرتشتی نبودند، وضع زرتشتیان به همان صورت قدیم بماند. گیرشمن گوید:«پارتیان مانند هخامنشیان زرتشتی نبودند (ایران از آغاز تا اسلام ، ص268.) تثلیث اهورامزدا، مهر، ناهید ظاهرا از هخامنشی تا پایان اشکانی رواج داشته است.(قصران، ص639.)
ساسانيان :
از تسامح هخامنشیان و اشکانیان در این دوره دیگر خبری نیست. ساسانیان بنا بر مصالح سیاسی کشور، در مقابل دشمنی رومی ها مجبور شدند دین زرتشتی را مذهب رسمی ایرانیان کنند. در دوره ساسانی مذهب عیسوی از غرب و بودائی از شرق به حدود ایران منتشر می شد.(تاریخ ایران قدیم، ص262)
ساسانیان مدت ۴۲۷ سال بر ایران‌ فرمان راندند. آنان تأثیر شگرف بر فرهنگ روم گذاشتند و نیز هند، چین، اروپای غربی و آفریقا تحت تاثیر این فرهنگ بودند. ایران نقشی برجسته در پدیداری هنر اروپایی و آسیایی در دوره‌های میانه داشت. دوران طلایی اسلام وامدار هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌های ساسانیان است. (روزگاران: تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی ، ص 305) بازرگانان خواندن، نوشتن و حساب می‌دانستند. مردم تلاش می‌کردند تا فرزندانشان در مدرسه تحصیل کنند.(ایران در زمان ساسانیان، ۱۳۱۷)
سازه های آبی شوشتر که بیشتر آنها از دوره ساسانی مانده اند. استفاده از آب و کنترل آن برای کشاورزی جایگاه والایی داشت و فناوری های آبی ایرانیان در آن زمان بسیار پیشرفته بود ((History of civilizations of Central Asia, v. 3: The Crossroads of civilizations, P48.)) کشاورزی بسیار توسعه یافت( شاهنشاهی ساسانی، ص118) کشت گیاهان و درختانی فراوانی از ایران به روم و سرتاسر اروپا گسترش یافت.( تاریخ ایران، م، جی.آ. بویل، 1368، ص 679.) هنر معماری ساسانیان بسیار گسترده است. آکادمی گندی‌شاپور در قرن پنجم میلادی بنیان نهاده و بعد به «بزرگ‌ترین مرکز اندیشه در جهان» تبدیل شد. از منظر هنری، تمدن ایرانی آن دوره از بعضی جهات به نهایت شکوفایی و رونق خود رسید. در سکه‌های ساسانی نقش شاه همواره در یک طرف سکه حک شده است و در طرف دیگر معمولاً یک آتشدان است.( ایران در زمان ساسانیان، 67)این سکه از بالاترین رتبه فنی و تراز هنری جهان محسوب می شود.
شغل‌های فنی و مهارتی بسیاری در بازارها رایج بود: آهنگری، قالب‌کاری با آن (آهِن-پَیکَر)، نقره‌کار (اَسیم‌گر)، قالب‌کاری با نقره (اَسیم-پَیکَر)، سازنده سقف (اشکوب-کَردار)، ریسمان‌ساز (بَنْدْکار)، آن‌هایی که با هاون کار می‌کردند (دیگ‌ساز؟) (چاروگر)، چلنگر، خیاط (دَرزیگ)، سازنده لباس (وسترگ-کَردار)، قوری چینی‌ساز (دوشین‌گر یا جامیگ-پَز)، نجار (دورگر)، شوینده (گازَر)، کفاش (کفش‌گر)، کفاشی که نوعی کفش با ریسمان می‌ساخت (سورگر)، کوزه‌گر (کولْوارگر)، نانوا (نانباگ)، نگارگر کتاب‌ها (نیبیگان-نیگار)، نقاش (نیگارگر)، فنجان‌ساز (پَیال‌گر)، دباغ (پوست‌گر)، (پولاود-پیکر)، رنگرز، سازنده‌های مختلف (رازان)، آرایشگر (ورس-ویرای)، خیمه‌ساز (ویان‌گر)، آشپز (خوالیگر)، سازنده سفره؟ (خوان‌گر)، زرگر، سازنده زین (زین‌گر). نظارت کردن بر فعالیت و قیمت‌های بازار بر عهده (وازاربد) بوده است که حداقل از قرن سوم وجود داشته است.(شاهنشاهی ساسانی، ص142) در شکست ایرانیان در سال 634م. از اعراب عواملی بهم پیوسته تأثیر داشتند. جنگ‌های پیاپی با رومی ها کشور را ضعیف کرد و مواردی دیگر از جمله رفتار بد موبدان زرتشتی و کشته شدن خسرو در سال ۶۲۸ م. باعث هرج و مرج و شورش در کشور شد.
دوره روستایی تهران، دوره اسلامی:
ری را نخستین بار نعیم بن مقرن به سال 22 ق. به صلح بگشود و رازیان همانند ذمیان جزیه و خراج پپذیرفتند.(طبری، جزء4، ص253.) ری در دوره اسلامی در آغاز قرن چهارم و در حکومت مرداویج دیلمی دوران پرشکوهی را آغاز کرد. ری در عصر رکن الدوله پایتخت بماند و باز بر اهمیتش افزوده شد تا جایی که به مرکز سیاسی فرهنگی ایران و جهان اسلام تبدیل شد و این امر رونق دانش و ادب را در این شهر درپی داشت. در ابتدا و پیش از تشعب و تفرق در میان مسلمانان جملگی به طریق سنت و جماعت بودنده اند و اکثر به امویان و خلافت ایشان تمایل نشان می دادند. (ابن اثیر، جزء4، ص318؛ ابن خلدون، جزء ثالث، ص126.) در دوره سامانیان و با حمایت آنان زبان فارسی و ادبیات فارسی رونق گرفت و آثار فارسی رواج یافت. با به میدان آمدن رودکی و غیره از قرن سوم خلق آثار منظوم و نثر فارسی آغاز شد وبا خلق شاهنامه فردووسی در قرن چهار و پنج به اوج رسید. مراکز فرهنگی و علمی شگرفی در جهان اسلام، همچون مصر، عراق، ایران، شام (سوریه و لبنان) و حجاز، شکل گرفت. شهید مطهری در کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» اشاره کرده‌اند، دانشمندان ایرانی در دوره تمدن طلایی اسلام، نقشی غیرقابل انکار و بی‌بدیل در پیشرفت علم و شکل‌گیری آن تمدن داشته‌اند؛
مغولان
مغولان در سال ۶۱۷ ق. مردم ری را قتل عام کردند و سپاه تیمور بار دیگر در سال ۷۸۶ق. چنین کرد و ری را ویران ساخت.(تهذیب الاحکام، ج9، ص178.) یاقوت حموی سال 617ق. از ری می نویسد: «اهل ری سه فرقه بوده اند شافعی که شماره ایشان بسیار کم تر و حنفی که شماره ایشان بیش تر و شیعه که شماره ایشان بسیار زیاد بوده است.»(معجم البلدان ، ج 2 ، ص893 .) پس از یورش مغولان، چند حکومت شیعه‌مذهب مانند سربداران و قره‌قویونلو‌ها در ایران بر سر کار آمدند و نفوذ شیعه در ایران بیشتر شد.( ایران در عصر صفوی، سیوری، ص.32)
صفویان
صفویان دودمانی ایرانی بودند که از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ م. (235سال) درایران حکومت کردند. با گذشت هشتصد و پنجاه سال از سقوط ساسانی صفویه توانست بر سراسر منطقه‌ای که قبلاً حکومت‌های محلی مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان، غوریان، زیاریان، آل بویه، سربداران و مظفریان بر آن حکمرانی می‌کردند مسلط شود. حکومت صفویان تمرکزگرا و مطلقه بود. قزلباشان که عبارتند از شاملو، استاجلو، تکلو، روملو، ذوالقدر، افشار و قاجار به آنها پیوستند. در اوایل این دوره زمینه‌های نظامی، فقه شیعه، هنر، معماری، خوشنویسی و نقاشی پیشرفت‌های قابل توجهی داشت. شاه عباس پایتخت را به اصفهان منتقل کرد. پل الله وردی خان، چهارباغ، میدان عظیم، کاخ عالی قاپو، مسجد شیخ لطف‌الله و مسجد شاه از شاهکارهای آن دوره است. تمرکز و قدرت صفویه با مرگ شاه عباس به پایان رسید و عوامل بسیاری باعث سقوط این سلسله و عقب ماندگی ایران در دوره های بعد تا مشروطه شد. روابط ایران و اروپا به دلیل دشمنی با عثمانی و بازرگانی ابریشم گسترش یافت و جنگ‌های مذهبی با عثمانیان و ازبک‌ها رخ داد. (تاریخ تحولات سیاسی، صص ۶–۲۸۴)اما شاهان صفوی تجارت را در انحصار خود گرفتند و طبقه تجاری که قبلاً هم وجود داشت نه تنها گسترش نیافت بلکه از میان رفت. (بررسی تطبیقی رنسانس در اروپا و ایران،کریمی، شم ۲۰)صنعت در شکل صنایع کوچک خانگی برای اقناع بازارهای کوچک داخلی باقی ماند و هیچگاه به شکل شرکت‌های بزرگ در نمی‌آمد که ایجاد ثروت و فراوانی کند و به رونق خود بیافزاید. نظام‌های پولی و بانکی ایجاد نشدند که با گردش پول بازارها و صنایع را رشد دهند. شاه عباس اصلاحاتی در نظام اداری و دیوانی پدید آورد. ( R. M. Savory , I/3, pp. 71-75 ) یکی از دلایل رسمی‌کردن مذهب تشیع توسط صفویان، ایجاد وحدت و یگانگی میان مردم، مشخص کردن ایران از دیگر کشورهای اسلامی و تأمین استقلال کشور بود.( عالم آرای صفوی، شکری،۱۳۵۰، ص130؛ تمدن ایران در دورهٔ صفویه، نوروزی،۱۳۹۱ش. ص ۴۲–۴۳)زبان رسمی دولت صفوی، زبان فارسی بود که به اوج گستردگی رسید. شاه عباس زبان فارسی را در سراسر ایران به عنوان زبان میانجی تثبیت کرد. با وجود رسمی بودن زبان فارسی، درباریان صفویه همچون سایر مردم ایران، در دربار از زبان محلی خود بهره می‌بردند.( William Bayne Fisher, 1986, p. 1120 ) هنر این دوره در زمینه‌های معماری، نگارگری، خوشنویسی، قالی‌بافی، فلزکاری، سفالگری، پارچه‌آرایی و… نمایانگر شد و از دوره‌های درخشان هنر ایران است.( تاریخ تحولات سیاسی…، 1381،ص ۳۳۶) معماری دوران صفوی نسبت به معماری سلجوقی، ایلخانان و تیموری ناشناخته مانده‌است.(معماری ایران در دوره صفویان، ص۴۰۳)
چرا صفویه سقوط کرد و چرا باعث عقب ماندگی ایران در قرون آینده شد:
-شاه عباس با ایجاد ارتش غلامان (گرجی، ارمنی و چرکسی) برای حفظ قدرت خود قزلباشان را از قدرت انداخت و ایران را از حمایت آنان و منافع خرد جمعی مشارکت ایشان محروم کرد.
-تزلزل در سیاست خارجی ایران از دوره سلطنت شاه عباس آغاز شد. ازبک‌ها شرق و عثمانیها غرب ایران را مورد تاخت و تاز قرار داده بودند.(سفرنامه تاورنیه، ص ۴۹۹ و ۵۰۰)
-قحطی و بیماری بر کشور سایه افکند. طاعون بسیاری از اهالی را به هلاکت رساند.(سفرنامه کمپفر، ص ۵۲)
– کاسته‌شدن از انگیزه‌ها و علائق طبقات خدمت‌گزار بر اثر توسعه ناحق خاصه.
– قدرت یافتن حکومت پشت پرده در حرمسرا و نفوذ ملکه‌ها و خواجه‌سرایان در امور سیاسی و اداری کشور.
– فساد و عشرت بارگی درباریان و پادشاه و ناآگاهی او از اوضاع کشور.
– نالایقی شاهزادگان وحرم‌پروردگی آنان، بدون تربیت سیاسی و اجتماعی.
– تحقیر و خوار انگاشتن مردم و فاصله عمیق بین حکومت و مردم.
– تمرکز قدرت در دست پادشاه.
– اجازه یافتن روحانیون در احتکار غلات تا حد گرسنگی مردم.
– مشکلات مالی منجر به از بین بردن وفاداری مردم شد.
– نفوذ فزاینده نوعی از اسلام شیعی تندرو به سرکردگی محمدباقر مجلسی، باعث ایجاد خشم و شورش مردم اهل سنت ساکن در خراسان و کردستان و آسیای میانه شد. (دنیای صفوی، ماتئی، ص۱۶۰)
-کمپفر آلمانی زمان شاه سلیمان یکم می نویسد: در ۱۶۸۳ تا ۱۶۹۳ م. از شدت اعتقاد به قداست شاه، شفای بیماران را در آب لگن دستشویی او جستجو می‌کردند و بیمار باید از آبی که به نحوی از این تشعشع وجودی شاه نیرو گرفته بنوشد!
– شاه برای قزلباشان مقدس بود و آنها برای اثبات ارادت خود هرکس را که شاه به او خشم می‌گرفت به‌سرعت زنده زنده می‌خوردند. (واکاوی محاکمه و مجازات در عصر صفوی، 1396، شم ۱۸)
– شاردن می‌گوید: «اگر شاه به پدری فرمان دهد که پسرش را به دست خود بکشد یا به پسری بگوید پدرش را به قتل برساند، باید بی‌درنگ اجرا شود. (سیاحتنامه شاردن، چاپ ۱۳۷۵، ج۳ ، ص ۱۱۵۵)
-خرافه پرستی شاه سلطان حسین برای مقابله با افغان‌ها دستور پخت یک آبگوشت سحرآمیز را داد که پس از اطعام سپاهیان آنان نامرئی شده و بر دشمن پیروزی یابند.
-رواج غیب‌گویی و غیره شاردن اشاره می‌کند: «عالمان دین اطلاق غیب‌گویی، پیشگویی، رمالی، جادوگری و دعانویسی را تأیید می‌کنند.
– کیمیاگری نیز در عهد صفوی رونق داشت. در همین زمان در اروپا، علم شیمی به عنوان علم شناخت تجزیه و ترکیب تجربی و آزمایشگاهی مواد درحال تکوین و توسعه بود.
– رواج تقدیرگرایی، در ضیافت شاه سلطان حسین که مشغول صرف شام بودند، یکی از ستون‌های عمارت آتش گرفته و حتی به قسمتی از سقف هم سرایت کرد. شاه به کسی اجازهٔ خاموش‌نمودن آتش را نداد. شاه می گفت اگر اراده و مشیت خداوند باشد که این تالار بسوزد، نباید برخواست خداوند پیشی گرفت. (کروسینسکی، 1363: 92-91)
– نظام قضایی بی‌نظم و فاسد. (سیاحتنامه شاردن، چاپ ۱۳۷۲، ج۴ ، ص۱۳۵۳)
– فساد جنسی بسیار گسترده بود تن‌فروشی زنان و پسران پشتوانه قانونی داشتند. دولت مالیات از آنان جمع‌آوری می کرد تاتسلیم خزانه دولتی شود.
– شاردن آمار روسپیان اصفهان در سال ۱۶۶۶م. را ۱۶ هزار تن عنوان می‌کند. (سیاحتنامه شاردن، ۱۳۳۵، ج اول، ص۳۲۷–۳۳۸)
-اَمرَدها (پسرانِ تن‌فروش) بَزک می‌کردند و در ازای مبلغی در اختیار مردان قرار می‌دادند یا توسط صاحبانشان وادار به این‌کار می‌شدند. (شاردن، جلد اول، ص۳۲۷–۳۳۸)و اخته‌کردن کودکان در سن ۷–۸ سالگی برای خدمات جنسی حرم‌سرا های شاه.
-شاهان صفوی برای ارضای شهوت خود می‌توانستند زنان و دختران رعایا را به دربار ببرند؛ هر گونه مخالفتی در این زمینه مجازات مرگ را در پی‌داشت. (گارسیا ۱۳۶۳ ص ۳۲۷ و ۳۲۸)
-به دلیل لجاجت حکومت با عثمانی‌ها، بیش از هزار کیلومتر مرز غربی بسته شد و تجارت زمینی جاده ابریشم متوقف گردید. فقط مسیر محدودی به قفقاز باقی ماند که توسط شاه عباس به انحصار تجار ارمنی در آمد و دیگر ایرانیان نقشی در این تجارت نداشتند.( تمدن ایران در دورهٔ صفویه، ۱۳۹۱ش. ص ۳۴) ایران را درگیر یک بن‌بست اقتصادی کرد.
– لشکر چهل‌نفری آدم‌خواران شاه عباس، در همه‌جا او را همراهی می‌کردند و قربانیان را زنده‌زنده می‌خوردند. (زندگانی شاه عباس اول، ۱۳۴۷، ص۲۳۰.)
-از نظر علمی در عصر صفوی به دلیل توجهی که به پیشرفت علوم دینی صورت گرفت، دشمنی با فلسفه و علوم عقلی شدت یافت. تدریس فلسفه نه تنها در برخی مدارس ممنوع شد، بلکه توسط بعضی از علما امری مذموم به حساب می‌آمد. ( وضعیت علم و آموزش در دوره صفویه با استناد به سفرنامه‌ها، ص۳)
در مدت دو قرن فرمانروایی صفویان بر ایران، اختراعات و اکتشافات فراوانی در اروپا به وقوع پیوست. مانند: ماشین بافندگی (۱۵۸۹ م)، میکروسکوپ مرکب (۱۵۹۰ م)، دماسنج (۱۵۹۳ م)، هفت تیر رولور (۱۵۹۷ م)، روزنامه (۱۶۰۵ م)، دوربین نجومی (۱۶۱۱ م)، دوربین زمینی (۱۶۰۹ م)، خط‌کش محاسبه (۱۶۳۰ م)، ماشین حساب (۱۶۴۲ م)، هواسنج (۱۶۴۳ م)، ساعت پاندول‌دار (۱۶۵۷ م)، و ماشین بخار (۱۷۰۵ م). صنعت چاپ، نشر اطلاعات را به سرعت در اروپا جابجا کرد و باعث شد دانشمندان و صنعت‌گران از اختراعات و اکتشافات یکدیگر باخبر شوند. دانشگاه‌ها گشایش یافتند و انجمن‌های علمی و فنی تأسیس گردید، اما در ایران با وجود ارتباط با اروپا و حتی علاقه بعضی از شاهان نیز به تشکیلات آنجا، هیچ زمینه‌ای برای دریافت علم و فن جدید ایجاد نشد؛ به‌طوری که نه دانشگاهی تأسیس شد، نه از ایجاد انجمن‌های علمی و فنی خبری بود، نه کتاب‌های علمی به ایران منتقل شد و نه چاپخانه‌ای به کار تولید علمی و فنی پرداخت و نه بزرگانی هم تراز بیکن، دکارت، نیوتون و گالیله در ایران پرورش یافتند.(تاریخ علم در ایران: از صفویه تا آخر قاجاریه، ص۲۰ و ۳۸؛مطالعه وضعیت علم در عصر صفوی، رزاقی)
-در اروپا هیئت کوپرنیکی سر برآورد. تلسکوپ نماد رؤیت و کشف واقعی آسمان در رصدخانه‌های اروپا شد و جای اسطرلاب نشست. اروپائیان قادر شدند انگاره‌های پیشگویانه هیئت بطلمیوسی و اسطرلاب را به کناری زده و باطل اعلام کنند.(تاریخ علم در ایران، ص۱۶-۳۹)
– گاری و کالسکه در اروپا باعث افزایش ارتباط بین مردم و سهولت زندگی و ترقی شدند. وجود چرخ باعث شد اروپاییان شروع به بهبود راه‌ها و ساختن خیابان‌های سنگ‌فرش در شهرها کنند و به فکر بهبود کیفیت کالسکه‌ها و در نهایت تبدیل قوه محرکه به نوع بخار و سوخت‌های نفتی باشند که به اختراع خودرو و بقیه پیشرفت‌ها انجامید.
چون نیازی به ساختن خیابان‌ها و سنگ‌فرش نداشتند. کالسکه‌هایی که سفیر روسیه و پادشاه انگلیس به شاه ایران داده بودند در گوشه‌ای خاک می‌خوردند و محمدرضا بیگ سفیر ایران در فرانسه کالسکه را «ارابه لکنتی» می‌خواند و از سوار شدن بر آن کراهت داشت و معتقد بود باید بر اسب سوار شد.(بررسی تطبیقی رنسانس در اروپا و ایران، شم ۲۰، ص ۳۰.)
-از شکنجه‌های دوره صفوی بود که مجرمان را زنده‌زنده می‌خوردند. (The Crowned Cannibals, p. 22)
زنده‌خواری دشمنان و استفاده از جمجمهٔ دشمنان به‌عنوان جام شراب بود. گاهی شاهان صفوی آنان را احضار کرده و دستور می‌دادند تا مجرمان را در جلوی چشمانش بدرند
(.( Karim Najafi Barzegar , 2000, p. 211
– سرنگونی صفویه عمدتاً برگرفته از اوضاع نابسامان اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در پایان دوران این دودمان به‌ویژه در زمان زمامداری شاه سلطان حسین، واپسین پادشاه این امپراتوری بود.(تذکرة‌الملوک، ص ۳۶؛انقراض سلسله صفویه، لاکهارت، 1343، ص ۲۰)
-در سالهای ۱۷۲۲، ۱۷۲۳ روس ها به گیلان حمله کردند.
قاجاریان
سلسله قاجار توسط آقامحمدخان تاسیس و تهران به پایتختی برگزیده شد و سال‌های ۱۱۷۵ تا ۱۳۰۴ ش. بر ایران حکومت داشت.)( نفیسی، سعید ،۱۳۴۵، ۶)
در دوره فتحعلی شاه قفقاز و بخشهایی از ایران جدا شد و معاهده ترکمنچای برایران تحمیل و ملزم به پرداخت ۱۰ کرور تومان به عنوان غرامت به روسیه شد.
ایران قاجاری مصادف با اوج انقلاب صنعتی اروپا بود، بسیاری از دستاوردهای صنعتی همچون تولید الکتریسیته، چاپخانه، تلگراف، تلفن، چراغ برق و غیره وارد ایران شد.
در مدرسه دارالفنون هفت شعبه تأسیس شد. اصول علمی جدید و دانش‌های مهندسی، پزشکی و فنون توسط بسیاری از معلمان اروپایی به جوانان آموزش داده ‌شد. این مراودات درمجموع توانست بخشهایی از علوم را در ایران نهادینه کند و مهارت هایی در سطوح نه پیشرفته هم افزایی نماید.
احمد کسروی می‌نویسد: «در زمان قاجار، ایران بسیار ناتوان گردید و از بزرگی و جایگاه و آوازه آن بسیار کاسته شد.»
کسروی می‌افزاید: «اینان خود کاری نمی‌کردند و دیگران را هم نمی‌گذاردند. در زمان محمدشاه قاجار، میرزا ابوالقاسم قائم مقام وزیر کاردانی بود و به شایستگی کارها را پیش می‌برد؛ ولی محمد شاه او را کشت و جایش را به حاجی میرزا آقاسی داد. در زمان ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان امیرکبیر به پیراستن و آراستن ایران می‌کوشید …، ولی ناصرالدین شاه او را کشت.»
شوربختانه انگلیسیها و روسها، دولتمردان ایرانی را وادار به عقد معاهدات ویرانگر می‌کردند. حذف یا عدم تحمل عنصر دیوانسالاری ایرانی در جای جای حکمرانی این سلسله هویداست. حذف فیزیکی حاج ابراهیم کلانتر، قتل قائم مقام (فراهانی) و امیرکبیر و حذف سیاسی سایر رجال آشنا به هویت و جایگاه شایسته مردم ایران را که امیدهایی برای نجات مردم و حتی هدایت خود حکمرانان بودند، باید از نمونه‌های بارز این شیوه حکمرانی غیر بومی و غیر ملی حاکمان این عصر به‌شمار آورد.
ایران در این دوره شاهد دو قحطی بزرگ بود. در قحطی ۱۲۵۰–۱۲۴۹ ش. (۱۲۸۸–۱۲۸۷ ق.) (۱۸۷۰ تا ۱۸۷۱ م.) حدود یک دهم جمعیت ایران از گرسنگی مردند و در قحطی دوم ۱۲۹۸–۱۲۹۶ ش. (۱۹۱۷ تا ۱۹۱۹ م.) که افزون بر بی‌کفایتی شاهان قاجار، دولت انگلیس متهم به نسل‌کشی شد، تا ۲۵ درصد از جمعیت ایران از گرسنگی و بیماری‌ جان باختند.
برخی رشته ها نظیر نقاشی، معماری، موسیقی، ادبیات و غیره توسط برخی از خاندانها مانند خاندان قائم مقام فراهانی، خاندان معیری، کمال‌الملک و صنیع‌الملک و خاندان هدایت، خاندان پیرنیا و غیره در پدیداری مهارت فنی تأثیر بسزایی داشتند. گواینکه ساختارمند و روشمند نبود.
یسوی به نقل از میلبورن، ایران تنها صادرکننده مواد کشاورزی بود پنبه، تنباکو، خشکباربود. در حقیقت نیازی که برای صدور مواد غذایی وجود داشت به کمبود شدید مواد غذایی و بروز قحطی منجر شد.
جمالزاده برخی اقلام صادراتی ایران را بر شمرده است:
اندکی مواد معدنی و صنایع دستی، بقیه شامل محصولات دامی و کشاورزی می‌شوند، قالی و قالیچه پشمی، برنج، ابریشم، پیله ابریشم، پوست، تریاک، صمغ، پشم، دواجات نباتی، نمک‌های معدنی، مواد رنگی و حیوانات اهلی همچون شتر، اسب، استر، خر، سگ‌های شکاری و گوسفند و بز و بره.
او می نویسد صنعت چندان در مملکت پایی نگرفته است، ناچار همه چیز از ممالک بیگانه و مخصوصا اروپا به ایران می‌آید.: ابریشم، پشم کرمان، آهن، مس و قلع، غلات که یکی از منابع اصلی صادراتی ایران به دریای احمر، بصره و ساحل جنوبی خلیج‌فارس و بعضی اوقات به سورات و بمبئی صورت می‌گیرد. (تاریخ اقتصاد ایران، عیسوی ، ۱۳۶۲)
وابستگی شدید به کشاورزی
آن لمبتون در کتاب مالکیت و اقتصاد در ایران :در دوران قاجار، کشاورزی تنها منبع اصلی درآمد کشور بود و عمده جمعیت به فعالیت‌های زراعی اشتغال داشتند. اما کمبود فناوری‌های مدرن و مشکلات مدیریتی باعث شد که این بخش نیز نتواند به بهره‌وری بالایی برسد. لمبتون معتقد است که نبود ابزارهای پیشرفته و ساختار مالکیتی ناعادلانه، باعث عدم توسعه این بخش و در نتیجه کاهش درآمدهای اقتصادی شد.
حکومت قاجار با بحران‌های مالی منظم و متعدد روبرو بود، اولین موج بحران‌ها در دهه ۱۸۲۰م./۱۲۰۰ش. شروع شد، براثر جنگ‌های ایران و روسیه هم بخش‌هایی از ایران جدا شد هم این کشور مجبور به پرداخت غرامت سنگین گردید، این بحران در دهه بعد به اوج رسید، اما با اصلاحات مالی امیرکبیر از ۱۸۴۸م./۱۲۲۷ش. تا ۱۸۵۱م./۱۲۳۰. ش بودجه متعادل و شدت بحران مالی کمتر شد. شوربختانه با قتل امیرکبیر، این وضعیت در دهه ۱۸۸۰م./۱۲۶۰ش. عوض شد و ایران به یک بحران مالی مزمن دچار شد. از حکومت محمدشاه (۱۸۴۸–۱۸۳۴م./۱۲۲۷–۱۲۱۳ش) به بعد ایران مدام با بحران‌های مالی روبرو بوده است.( Lambton,Persian Trade,237) و این بحرانها اجازه توسعه دانش و صنعت را از ایرانیان گرفت.
برهم زدن قرارداد انحصار تنباکو … برای اولین بار از خارجی‌ها وام دریافت کند. اسراف شاه و حرم‌سرای او، فساد در دستگاه مالیاتی و سفرهای خارجی شاهان هم به این بحران‌ها دامن می‌زد. در دهه ۱۸۹۰م./۱۲۷۰ش کسری بودجه دولت به ۳۰۰ هزار تومان (۶۰ هزار پوند استرلینگ) رسید و این کسری ۱۵ سال بعد، ده برابر افزایش یافته بود و ایران در سال ۱۹۰۵م./۱۲۸۴ ش با سه میلیون تومان (۶۰۰ هزار پوند استرلینگ) کسری بودجه روبرو بود.( (Edward G.Brown,The Persian Revolution of 1909-1905,240؛ مقاومت شکننده ، ۱۳۸۶، صص ۲۱۹–۲۱۷)
همین امر موجبات کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ را فراهم آورد. دیری نگذشت که مجلس مؤسسان در ۲۱ آذر ۱۳۰۴، سلطنت ایران به «رضا شاه پهلوی» واگذار شد.
در مجموع در عصر قجر عمده فعالیت اقتصادی ایرانیان کشاورزی بود واز آنجایی که فناوری جدید وارد این فعالیت نشد بنابراین نسلهای جوان همان اندوخته نسل پیش را بر می گرفتند و ادامه کار می دادند و مهارت اندوزی و نوگرایی در پیش نبود.
تهران از دوره برآمدن پهلوی
دوره احمد شاه و در زمان نخست‌وزیری رضاخان مجلس قانون «استعمال البسه وطنی»در 1301ش. تصویب کرد و با حکم شاه قرار شد لباس مقامات و خدمتکاران دولت از منسوجات داخلی تهیه شود و دستور به استفاده از لباس وطنی صادر گردید..(قانون استعمال البسه وطنی، سنه 1301 ش.)
اقتصاد ایران در دوره پهلوی پیشرفت‌های شایان توجهی داشت و در قیاس با تجربهٔ کشورهایی چون ترکیه و مصر، مطلوب‌تر است. تجارت و مبادلات خارجی در دوره رضاشاه در انحصار و کنترل حکومت بود. سیاست‌ اقتصادی ملی‌گرایانه، خودبسنده و جایگزینی نظام اقتصادی کمیسیون‌های خارجی فراگیر در دورهٔ قاجار، با انحصارات دولتی در سرمایه‌گذاری‌های تولیدی و زیرساختی بزرگ بود. رضاشاه ارتش ملی تشکیل داد… زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی برقرار کرد و نظامات مالی، اداری، حقوقی و آموزشی کشور را اصلاح کرد و تأکید قابل ملاحظه‌ای بر توسعهٔ زیرساخت‌های کشور داشت. بانک ملی در سال ۱۹۲۷ تأسیس شد و نقش مهمی در فرایند بسیح مالی که در پی پیش آمد ایفا کرد. قانون انحصار تجارت خارجی، خودمختاری ایران بر تجارت خارجیش را (که تحت عهدنامه ترکمانچای از دست رفته بود) بازگرداند. در سال ۱۹۳۱، برای اولین بار پس از سال‌ها، ارزش صادرات غیرنفتی (۷۱۸ میلیون ریال) از صادرات (۶۳۱ میلیون ریال) فزونی گرفت.
در دوره ۳۷ – ۱۹۲۸ هزینه کرد بخش دولتی نشان دهنده نرخ میانگین رشد سالانه ۱۱ درصد است. تا سال ۱۹۳۵، حکومت هفده شرکت تجاری برپا کرد که ۳۳ درصد از واردات و ۴۹ درصد از صادرات را در کنترل خود داشتند. در سالهای۴۰- ۱۹۳۰، ۲۶۵ کارخانه تاسیس شد که حدوداً ۴۷٬۰۰۰ نفر کارگر را استخدام کردند …دولت کارخانجات مهمات، تصفیه شکر، و تنباکو و سیمان را در تملک داشت و از آنها بهره‌برداری می‌کرد. سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی …به تولید منسوجات، شیشه، کبریت، محصولات چرمی و نوشیدنی‌ها محدود می‌شد. در این دوره شرکت‌های خصوصی در عمل مادون شرکت‌های دولتی بودند و تحت نظارت شدید حکومت فعالیت می‌کردند. پروژه‌های مهمی کلید خورد، جاه طلبانه ترینشان ساختن راه‌آهن سراسری ۱٬۳۹۴ کیلومتری ایران بود که با اخذ مالیات‌ اضافی بر واردات چای و شکر طی 17 سال دریای خزر را به خلیج فارس متصل ‌کرد. محرک برنامهٔ اقتصادی رضاشاه بیشتر شوق ملی‌گرایانه بود تا یک استراتژی توسعه همه‌جانبه، به هرحال شکی وجود ندارد که اصلاحات اقتصادی و اجتماعی او در نجات دادن ایران از آنارشی اقتصادی و سیاسی که کشور را در پی جنگ جهانی اول دچار کرده بود نقش کلیدی داشت. تحت امتیاز جدید حق سهم نفت پایدار شد و در نیمه دوم سلطنت رضاشاه همراه با تولید نفت شروع به افزایش کرد. سهم ایران در ارزهای دریافتی از صادرات نفت نسبتاً کوچک بود و صادرات غیرنفتی همچنان عامل مسلط در متوازن کردن حساب‌های خارجی کشور بود. پیش از انقلاب اکتبر، بازار روسیه ۷۰ درصد صادرات غیرنفتی ایران راجذب می‌کرد، اما در بازه ۱۹۲۱–۱۹۴۱ تا 21درصدافول کرد. خلأ ناشی از روسیه اساساً با آلمان (32درصد) پر شد.
محمدرضاشاه
با برکناری رضاشاه از سلطنت و اشغال کشور به دست متفقین در طول جنگ جهانی دوم و عدم قطعیت‌های سیاسی پدید آمده به محمدرضاشاه اجازه نداد اثرگذاری چندانی بر خط مشی اقتصادی یا اجتماعی اعمال کند. شاخص هزینهٔ عمومی زندگی بین ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۳ چهار برابر شد. بسیاری از کارخانه‌های صنعتی جدید مجبور شدند به دلیل کمبود مواد خام و قطعات یدکی عملیاتشان را کاهش دهند. این کمبودها همچنین باعث عقب ماندگی توسعه صنایع محلی کوچک شد. بعداز سرنگونی دکتر مصدق ازنخست وزیری در مرداد ۱۳۳۲ تقلای شدید اقتصادی و سیاسی بر سر کنترل نفت، بود. محمدرضاشاه با تثبیت قدرت و با جلب حمایت مستحکم دولت کندی در آمریکا به برنامه اصلاحات سکولار پدرش ادامه داد و رشته اصلاحات اقتصادی و اجتماعی ای را کلید زد که همراه با درآمدهای به‌طور پیوسته فزاینده از صادرات نفت، اقتصاد را قادر ساخت یکی از چشمگیرترین دوره‌های رشد پایا و تورم کم را تجربه کند.
در دوره ۷۷ – ۱۹۶۳، خروجی کل اقتصاد، که با تولید ناخالص ملی به قیمت‌های ثابت سنجیده می‌شود، با نرخ متوسط سالانه ۱۰٬۵ درصد رشد کرد در حالی که افزایش قیمت‌ها به نرخ‌های میانگین سالانه بین ۲٬۶ و ۳٬۰ درصد محدود شده بود. در این دوره ابوالحسن ابتهاج، از مدیران بانک جهانی و بنیانگذار سازمان برنامه و بودجه کشوربود. در سال ۱۳۳۸، بانک مرکزی ایران تاسیس شد. محمدمهدی سمیعی، ریاست بانک مرکزی بودو زیر نظر وی بودجه‌بندی کشور و بانک‌داری شکل گرفت بودجه برنامه‌های عمرانی و چرخش درست پول در زمان وی به ایران به کار انداخته شد. علی‌نقی عالیخانی وزیر اقتصاد و محمدصفی اصفیاء و سمیعی طراحان پیشرفت اقتصاد ایران بودند. با نرخ رشد اقتصادی ۱۵٪، در چهارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده ماده‌ای آن چهره ایران تغییر یافت. سپاه دانش، سپاه بهداشت، سپاه ترویج و آبادانی، اصلاحات ارضی و سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها و دیگر اصول انقلاب سفید، ایران را به دروازه‌هایی رسانید که می‌توانست کشور را از جنبه‌های اقتصادی و رفاه اجتماعی با کشورهای صنعتی اروپایی برابری دهد.( The Life and Times of the Shah, 2009, Chapter 14, p. 317-334) درآمد ارزی کل از بخش نفتی نیز به‌طور قابل ملاحظه‌ای از ۱۳۹ میلیون دلار به ۳۵۹ میلیون دلار رسید. دستمزدها در دوره ۱۹۶۰ تا ۱۹۶۳ به دلیل رکود ناشی از آن کاهش یافت. رکود مشخصا بازار و کارگران مهاجر ساختمانی را تحت تأثیر قرار داد و بر آتش نارضایتی‌ها بازدمید و منجر به ناآرامی سیاسی در سال‌های ۱۹۶۲–۱۹۶۳ شد. پس از صنعت نفت، صنعت ذوب‌آهن ایران رو به گسترش روزانه نمود. صنایع پتروشیمی ایران از دیدگاه جهانی رتبه اول را داشت و در خاورمیانه بی همتا بود. صنعت بزرگ مس و آلومینیوم و کانی‌های شناخته شده پشتوانه امینی برای گسترش صنعت و آیندهٔ مردم ایران بحساب می‌آمد. ایران خودرو علاوه بر بازار داخلی خودرو به بیش از ده کشور اروپایی آسیایی و آفریقایی صادر می‌کرد. در سال ۱۳۵۶ ایران خودرو از هیوندای کره جنوبی اتومبیل‌های بیشتری تولید کرده‌بود
( The Life and Times of the Shah. , 2009, p. 325)
کارخانه‌های کفش چون کفش ملی، کفش بلا و غیره به تمام کشورهای خاورمیانه کفش صادر می‌کردند. علاوه بر صدها واحد کوچک صنعتی، بیش از یک صد واحد بزرگ صنعتی و تولیدی به کار افتاده‌است که این از افتخارات ایران بود.(به سوی تمدن بزرگ ، ۲۰۰۷ ص ۹۶)
تعداد خودروهای سواری تولید شده در ایران از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۷ از ۲۹٬۰۰۰ به ۱۳۲٬۰۰۰ رسید. درآمد سرانهٔ ایران از ۲۵۰ دلار در ۱۹۶۳ به ۱۵۰۰ دلار در ۱۹۷۷ رسید. تولید ناخالص داخلی غیرنفتی با نرخ میانگین سالانهٔ ۱۱٫۵ درصد رشد کرد. تولید خودرو، تلویزیون‌، یخچال‌ و دیگر لوازم خانگی چندین برابر شد. در مقایسه، تولید محصولات عمدهٔ کشاورزی تنها رشد حاشیه‌ای نشان داد. درآمدهای نفتی در بازه ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۸ به‌طور زیادی افزایش یافت. سهم نفت در بودجه دولت در ۱۹۶۳ ۴۷ درصد بود که در ۱۹۷۸ به ۵۳ درصد رسید که اوج آن در سال ۱۹۷۴ و ۸۳ درصد بود. وابستگی فزاینده به درآمد نفتی در بخش ارز شدیدتر بود.
نرخ تورم در ایران، از ۱۳۲۵ تا ۱۳۹۶
روند نامطلوب در توزیع درآمد و ثروت در اوایل دهه ۱۹۶۰ عیان‌تر شده بود. سهم هزینه کرد ۲۰ درصد بالای خانوارهای شهری از ۵۲ درصد در سال ۱۹۵۹–۶۰ به ۵۶ درصد در سال ۱۹۷۴–۷۵ رسید، در حالی که سهم ۴۰ درصد پایین خانوارها از ۱۴ درصد به ۱۱ درصد در دوره ۱۹۵۹–۷۴ کاهش یافت. روندهای نامطلوب مشابهی در نابرابری‌های هزینه کردی در میان خانوارهای روستایی در مناطق متفاوت و بین نواحی شهری و روستایی در سطح کل کشور نیز مشاهده می‌شد. تفاوت‌ها پس از افزایش شدید قیمت‌های نفت در سال ۱۹۷۴ شدیدتر هم شد. بسط سریع و نامتوازن ستانده، مخصوصاً بین بخش‌های کشاورزی و صنعتی، به افزایش قابل توجه میزان مهاجرت از نواحی روستایی به شهری شد.
اقتصاد ایران در فاصله ده ساله ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ با نرخ رشد ۱۱٫۵ درصد میانگین سالانه و نرخ تورم تک‌رقمی ۲٫۶ درصد میانگین سالانه، دارای یکی از بیشترین رشدها در میان کشورهای در حال توسعه بود و اقتصاد ایران ظرف ده سال چهار برابر شد، اما بناگاه در میانه دهه پنجاه همزمان با رشد درآمدهای نفتی دچار بحران گردید. در پی افزایش قیمت نفت اجرای برنامه عمرانی پنجم منجر به وقوع بیماری هلندی شد. شاه در نظر داشت با به حداکثر رساندن بهره‌برداری از نفت، اقتصاد صنعتی مدرن و متنوعی را پایه‌ریزی کند تا ایرانی امن و روبه پیشرفت بعد از اتمام نفت امکان استمرار داشته باشد.( تصمیم‌های دشوار، ص ۲۷)
اعلان اصلاحات انقلاب سفید و اصلاحات ارضی و اعطای حق رأی به زنان باعث تشدید بلاتکلیفی سیاسی و اقتصادی شد و ائتلافی قدیمی بین بازار و روحانیت و روشنفکران در مخالفت با شاه را احیا کرد و منجر به انبوه تظاهرات‌ها ژوئن ۱۹۶۳ شد. حکومت با استفاده از نیروی نظامی، به زندان انداختن مخالفان و تبعید امام خمینی به ترکیه برخورد کرد. این تحولات سیاسی نشانگر شروع دورهٔ جدیدی از تاریخ اقتصادی ایران است. سطح زندگی اکثریت مردم در زمان پهلوی‌ها به‌طور قابل توجهی بهبود یافته است. اقدامات دولت منجر به شکاف بزرگ شونده توزیع درآمد در نواحی شهری و بین نواحی شهری و روستایی شد و نتیجه آن مهاجرت از روستاها به مراکز شهری شد. رشد سریع قیمت‌های نفت در سال‌ها ۱۳۵۲–۱۳۵۳ برای حکومت فرصتی طلایی برای عقلانی سازی برنامه توسعه و حرکت به سوی توسعه متوازن‌تر بخش‌های کشاورزی/صنعتی و شهری/روستایی اقتصاد فراهم کرد. پاسخ شاه، برخلاف توصیه کارشناسان و وزرا، گسترش شتاب‌زده‌تر بخش صنعت با اتکای بیشتر بر فناوری و رسوم فرهنگی غربی، صادرات خارجی، کارگران وارداتی بود. این برنامه‌های اقتصادی به ناگزیر نابرابری‌های از قبل ریشه دواندهٔ اجتماعی و اقتصادی را بدتر کرد و به ایجاد زمینه‌های مستعد برای نارضایی اجتماعی و خیزش‌های انقلابی کمک کرد. دانشنامهٔ ایرانیکا ( Encyclopædia Iranica) نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی که زمینه‌های مستعد برای نارضایی اجتماعی و خیزش‌های انقلابی در پایان عصر پهلوی شد. شوربختانه امروز نیز شعله ورتر شده و ادامه می یابد. هنوز ایران در حسرت یافتن راه حل فراگیر برای جبران و مقابله با عقب ماندگی هاست. عقب ماندگی هایی که از تفرقه و جدایی آغاز می شود و با استبداد فردی و جمعی و غیره ادامه می یابد.

نتیجه
چرا جوان ایرانی فقط بدنبال خلق مدرک است و بیشترین آنان از فقدان دانش کاربردی و مهارت در رنج هستند و بدنبال کار میگردند؟ این پرسش را حاکمیت باید پاسخ دهد. زیرا وضع موجود حاصل عملکرد او ست. باید جوان پیش از ورود به صحنه اجتماع بیاموزد چگونه میتواند نوآوری کند و کار بیافریند.
فروش آشکار«پایان نامه» در سطح شهر یعنی چه؟ در این فرایند دکتر مدرک دارد، سواد ندارد. روزی که دانشگاه تهران را ساختند، استادی دانشکده ادبیات را به استاد فروزانفر سپردند که مدرک نداشت. در آمریکا و کشورهای توسعه یافته مهارت بیش از مدرک اهمیت دارد.
در آسیب‌شناسی تعلیم و تربیت باید دقت کرد. مهارت محوری مفهوم جذاب و بسیار ضروری است. هدف اصلی، باید تربیت افرادی کارآمد باشد. آموزش صحیح، علاوه بر افزایش انگیزه یادگیری، دانش‌آموز را به یادگیرندگانی دائمی و توانمند تبدیل می کند.
شناخت پیشینه فرهنگ و تمدن هزاران ساله ایرانیان چراغ راه آینده ماست. دو جریان در جامعه ایرانی و در فرهنگ و تمدن این سرزمین جاری و روان است. جریان حکمرانی و جریان عرفی یا مردمی گواینکه جریان حکمرانی ظاهرا قدرتمندتر است و حاکم بر جریان دوم یعنی جریان عرفی است، اما در عمل مطابق سنت اجتماعی جریان نخست با سقوط حکومتها فرومی پاشند و عاقبت در جریان مردمی هضم می شوند. با مرگ شاه عباس حکومت در سراشیبی فروپاشی افتاد و فروپاشید، گواینکه زندگی مردم تحت تاثیر قرار گرفت، اما زندگی مردم ادامه داشت. بخش عظیمی از فرهنگ این ملت توسط جریان عرفی حفظ و منتقل شده است و این مهارت شگفت انگیزی است در فرهنگ ایرانی. ایران توانسته است هزاران سال دوام خود را در تاریخ گیتی تضمین کند. قطعا راز این حیات مهیج و کم نظیر را فارغ از دیگر عوامل، باید در مهارت ایرانیان در مواجهه با چالش ها جستجو کرد. ایرانیان با این پیشینه از خرد و اندیشه به دوران باستانی پا گذاشتند. هخامنشیان بزرگترین امپراتوری جهان باستان را تشکیل دادند و با دانش و علم عصر خود تاثیر فراوانی بر حکومت های بعد از خود داشتند.
ساسانیان تأثیر شگرف بر فرهنگ روم، هند، چین، اروپای غربی و آفریقا گذاشتند. دوران طلایی اسلام وامدار هنر، معماری، موسیقی و دیگر زمینه‌های ساسانیان است. شغل‌های فنی و مهارتی بسیاری در بازارها رایج بود.
ایران پس از فروپاشی ساسانی جزو امپراتوری اسلام درآمد. بعد از دو قرن رنسانسی در ایران پدیدار شد. جریان فکری پوینده ای پدید آمد که از رودکی آغاز گشت و تا فردوسی ادامه یافت. در عصر بعد از اسلام و در فاصله این رنسانس تا رنسانس مشروطه تاریخ ایران دوره های درخشانی را دیده، اما شوربختانه در بیشتر مواقع تاریخی فرودها را آزموده است.
با گذشت 850 سال از سقوط ساسانی صفویه توانست بر سراسر منطقه‌ای که قبلاً حکومت‌های محلی(ملوک الطوایفی) مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان، غوریان، زیاریان، آل بویه، سربداران و مظفریان بر آن حکمرانی می‌کردند مسلط شود. حکومت صفویان تمرکزگرا و مطلقه بود. در این دوران خاک ایران از یکپارچگی خارج شد.
مغولان در سال ۶۱۷ ق. مردم ری را قتل عام کردند و سپاه تیمور بار دیگر در سال ۷۸۶ق. چنین کرد و ری را ویران ساخت. این حادثه تلخ باعث تحول و توسعه زندگی در روستای تهران شد.
صفویه در اوایل این دوره پیشرفت‌های قابل توجهی داشت. تمرکز و قدرت صفویه با مرگ شاه عباس به پایان رسید. عوامل بسیاری باعث سقوط این سلسله و عقب ماندگی ایران در دوره های بعد تا مشروطه شد. صفویان از اختراعات و اکتشافات فراوان اروپا بهره نبرد و در این عصر بزرگانی هم تراز بیکن، دکارت، نیوتون و گالیله که در اروپا پیداشدند هرگز در ایران پرورش نیافتند.
ایران قاجاری مصادف با اوج انقلاب صنعتی اروپا بود. شوربختانه با دخالت انگلیسیها و روسها و غفلت شاهان قجر، رشوه، فساد، ظلم و تعدی حکام بر مردم از حد گذشت. آمدن امیرکبیر فرصت مناسبی بود برای اصلاح و تغییر امور که او به قتل رسید و اصلاحات متوقف شد. کشاورزی توسعه نیافت. صنعت پا نگرفت. بحران ها اجازه توسعه دانش و صنعت را از ایرانیان گرفت.
رضاشاه زیرساخت‌های اقتصادی و اجتماعی برقرار کرد و نظام های مالی، اداری، حقوقی و آموزشی کشور را اصلاح کرد. ظرف ده سال ۲۶۵ کارخانه تاسیس شد. پروژه‌های مهمی نظیر راه آهن سراسری ساخته شد. اقتصاد ایران در فاصله ده ساله ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۲ با نرخ رشد ۱۱٫۵ درصد میانگین سالانه و نرخ تورم تک‌رقمی ۲٫۶، دارای بیشترین رشد در میان کشورهای در حال توسعه بود. اقتصاد ایران ظرف ده سال چهار برابر شد. در ابتدای دهه چهل ائتلافی قدیمی بین مخالفان شاه احیا شد. نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی زمینه‌ مستعد برای نارضایی اجتماعی و خیزش‌ انقلابی شد. گو اینکه سطح زندگی اکثریت مردم در زمان پهلوی‌ بهبود یافت، اما سرنوشت سلطنت پهلوی منتهی به انقلاب 1357 و سقوط حکومت شد.

منابع و مآخذ:
تاریخ ماد، ا م یاکونف، ترجمه کریم کشاورز، انتشارات غلمی و فرهنگی، 1380.
تهران سه هزار و دویست ساله، سیف الله کامبخش، نشر فضا،1370.
«باستان شناسی: زیگورات چغازنبیل». بررسی های تاریخی، محمودکردوانی، ش ۲۶ ،۱۳۴۹.
«قوم‌های کهن: ایلام (دین، هنر و فرهنگ)» رقیه بهزادی، مجله چیستا، ش. ۶۶ ، ۱۳۶۸.
«قوم‌های کهن: ایلام (دین، هنر و فرهنگ)» رقیه بهزادی، مجله چیستا، ش. ۶۷ ،۱۳۶۹.
تاریخ مردم ایران، پیش از اسلام، عبدالحسین زرین‌کوب، امیرکبیر، ۱۳۶۴.
تاریخ زبان فارسی، محسن ابوالقاسمی، سازمان سمت، ۱۳۷۳.
مزدیسنا و ادب پارسی. محمد معین، ج ۱، دانشگاه تهران، ۱۳۵۵.
دانشنامه مزدیسنا، واژه نامه توضیحی آیین زرتشت، جهانگیر اوشیدری، نشر مرکز، ۱۳۷۶.
روزنامه شرق ، ش 1061 ،23شهریور1389.
تاریخ باستانی ایران، حسن پیرنیا، دنیای کتاب، ۱۳۶۲.
تاریخ ایران قدیم، حسن پیرنیا، کتابخانه خیام، 1356.
دین و فرهنگ ایرانی پیش از عصر زرتشت، هاشم رضی، انتشارات سخن، ۱۳۸۴.
دین‌های ایران باستان، هنریک ساموئل نیبرگ، ترجمه سیف الدین نجم آبادی، مرکز ایرانی مطالعه فرهنگ‌ها، ۱۳۵۹.
دین ایرانی بر پایه متن‌های مهم یونانی. امیل بنونیست، ترجمه سرکاراتی، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۵۴.
قصران، حسین کریمان، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، 1385.
نزهه القلوب، حمد الله مستوفی قزوینی به کوشش محمد دبیر سیاقی، کتابخانه طهوری، 1336.
ری باستان، حسین کریمان، دانشگاه ملی ایران، 1371.
نشریه زبان و ادبیات« دانشکده ادبیات و علوم انسانی تبریز »، افدی‌های هژده گانه خسرو پرویز، مهری باقری، 1357 .
دین‌های ایران باستان، مهری باقری، بندهش، ۱۳۸۶.
بررسی منابع و مآخذ تاریخ ایران پیش از اسلام، محمدباقر وثوقی، دانشگاه پیام نور.
تاریخ ایران باستان، م م دیاکونف، ترجمه روحی ارباب، انتشارات علمی و فررهنگی، 1380.
از اسطوره تا تاریخ، مهرداد بهار، ویراستار ابوالقاسم اسماعیل پور، نشر چشمه، 1386.
مرآت البلدان، اعتمادالسلطنه‌، وحيد‌، 1367.
تاریخ امپراتوری هخامنشیان، پی یر بریان، ت‍رج‍م‍ه‌ م‍ه‍دی‌ س‍م‍س‍ار ، زری‍اب‌، 1377.
دررالتیجان فی تاریخ بنی اشکان، محمد حسن خان اعتمادالسلطنه، 1308.
تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ، ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، چاپ برنهارد دورن، پترزبورگ 1850، چاپ افست تهران، 1363.
تاریخ هرودت، هرودت، ترجمه مازندرانی، انتشارات فرهنگستان ادب و هنر ایران، ۱۳۵۶.
مزداپرستی در ایران قدیم، آرتور کریستن سن، ترجمه ذبیح الله صفا، هیرمند، ۱۳۷۶ .
شناخت اساطیر ایران، جان هینلز، ترجمه ژاله آموزگار و احمد تفضلی، چشمه، ۱۳۷۵ .
ایران در زمان ساسانیان، آرتورکریستن سن، ترجمه رشید یاسمی، 1345.
یشتها، گزارش ابراهیم پورداوود، تهران، 1347.
معجم البلدان ، یاقوت حموی، سازمان میراث فرهنگی، 1380.
النقض، عبد الجليل رازي، تصجیج محدث ارموی، تهران، 1331.
ترجمه تاریخ طبری، بنیاد فرهنگ ایران، 1344.
اسطوره آفرینش در آیین مانی، ابوالقاسم اسماعیل پور، کاروان، ۱۳۸۵ .
اساطیر و فرهنگ ایران در نوشته‌های پهلوی، رحیم عفیفی، توس، ۱۳۷۴.
آیا هخامنشیان زرتشتی بوده‌اند؟، یحیی ذکاء، مجله بخارا، شم ۳، 1377ش.
ایران از آغاز تا اسلام، رومن گریشمن، ترجمه محمد معین، نگاه، ۱۳۸۸.
از زبان داریوش، خانم پرفسور هاید ماری کخ، ترجمه پرویز رجبی، کارنگ، 1377.
ایران از نظر خاورشناسان، رضازاده شفق، تهران، 1335.
تاریخ فرهنگ ایران از آغاز تا عصر پهلوی، جمال انصاری، سبحان نور 1387.
راهنمای مستند تخت جمشید، علیرضا شاپور شهبازی، تهران: بنیاد پژوهشی پارسه، پاسارگاد.
هخامنشیان در پاکستان، محمدگلزارخان کیانی، هنر و مردم. ش. ۸۴، ۱۳۴۸ش.
ایران در زمان ساسانیان، کریستن سن،ترجمه رشید یاسمی، چاپ اول، تهران، ۱۳۱۷ش.
روزگاران: تاریخ ایران از آغاز تا سقوط سلطنت پهلوی، عبدالحسین زرین‌کوب، 1374.
تاریخ ایران کمبریج، از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان، جلد سوم قسمت اول. ویراستار جی.آ. بویل. ترجمه حسن انوشه. تهران: انتشارات امیر کبیر، 1368.
شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه مرتضی ثاقب فر، تهران: انتشارات ققنوس، چاپ پنجم، 1390.
خدمات متقابل اسلام و ایران، مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج 14، انتشارات صدرا، چ هفتم، 1382.
محدث صادق، مجید معارف، تهران، همشهری، 1389ش.
تاریخ آل بویه، علی‌اصغر فقیهی، نشر سازمان سمت، 1378ش.
تاریخ تشیع، حسین حسینیان مقدم و دیگران، ج 2، انتشارات سمت، چاپ نهم، 1393ش.
کهن‌شهرها (بازنویسی و تلخیص کتاب مسالک‌الممالک اصطخری)، جواد صفی‌نژاد، انتشارات مؤسسه فرهنگی اهل قلم، 1383ش.
اهمیت جاحظ و دیدگاه‌های او در نقد و ادب اسلامی ایرانی، مهدی محبتی، فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فارسی، ش 3 ،زمستان 1383.
ایران در عصر صفوی، راجر سیوری، (چاپ نوزدهم). تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹ش.
تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، عباسقلی غفاری‌فرد و عبدالحسین نوایی، سمت، ۱۳۸۱ش.
بررسی تطبیقی رنسانس در اروپا و ایران، علیرضا کریمی، فصلنامه فرهنگ توسعه، شم ۲۰، 1374ش.
تمدن ایران در دورهٔ صفویه. نوروزی، جمشید ،۱۳۹۱ش.
عالم آرای صفوی، یدالله شکری، تهران: بنیاد فرهنگ ایران،۱۳۵۰ش.
تاریخ ایران در دوره صفویان، پژوهش از دانشگاه کمبریج. ترجمه یعقوب آژند، انتشارات جامی، 1380ش.
تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، عباسقلی غفاری‌فرد، سازمان سمت، ۱۳۸۱ش.
مقدمه تحلیلی تاریخ تحولات سیاسی ایران، موسی نجفی، تهران: مرکز فرهنگی انتشاراتی منیر، چاپ دوم:۱۳۷۸ش.
تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: امیرکبیر، 1393.
تاریخ ادبیات ایران (۵جلد)، صفا، ذبیح‌الله؛ انتشارات فردوس، ۱۳۶۷ش.
انقراض سلسله صفویه و ایام سلطه افغان‌ها در ایران، لارنس لاکهارت، ترجمه مصطفی قلی عماد، تهران، ۱۳۴۳ش.
واکاوی محاکمه و مجازات در عصر صفوی، رضا الوندی، تاریخ نو بهار، شم18، 1396 ش.
تن‌بارگی در دوره صفویه(۲): کالبدهای اخته شده، و ظهور غلام بارگان به منزله جنسیت سوم، زهره روحی، 1396ش.
به سوی تمدن بزرگ، محمد رضا پهلوی، چاپ سوم، کتاب و انتشارات پارس – لس آنجلس، ۲۰۰۷م.
وضعیت علم و آموزش در دوره صفویه با استناد به سفرنامه‌ها، الهام ملک‌زاده و شیرین زبان‌آذر، شم15، 1391ش.
تاریخ علم در ایران: از صفویه تا آخر قاجاریه، اسفندیار معتمدی، مهاجر، 1388ش.
مطالعه وضعیت علم در عصر صفوی،حمید رزاقی، بخش اول، دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
بررسی تطبیقی رنسانس در اروپا و ایران، علیرضا کریمی فصلنامه فرهنگ توسعه، شم ۲۰، 1374ش.
رربورن، کلاوس میشائیل، نظام ایالات در دوره صفویه. ترجمهٔ کیکاووس جهانداری. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، 1383ش.
صفویان در گذرگاه تاریخ، صفاکیش، حمیدرضا، تهران: انتشارات سخن، ۱۳۹۰ش.
تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه، نوایی، عبدالحسین؛ غفاری‌فرد، عباسقلی تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاه‌ها، ۱۳۹۲ش.
یافته های تازه از ایران باستان، والتر هینتس، ترجمه پرویز رجبی، تهران: ققنوس، 1387ش.
داریوش و ایرانیان، والتر هینتس، ترجمه پرویز رجبی، نشر ماهی، 1388ش.
تاریخ هرودوت، هرودوت، ترجمه ثاقب پور، تهران: انتشارات اساطیر، 1389ش.
دو قرن سکوت، عبدالحسسین زرین کوب، چاپ بیست و سوم، تهران: انتشارات سخن، 1389ش.
تاریخ تمدن ایران، مایکل برگن-مترجم ایران نعمتی، وزرا، 1380ش.
سکه، نشان قومیت و آزادگی، ابوالفتح قهرمانی، هنر و مردم، شم ۹۲، ۱۳۴۹ش.
سیاحتنامه، ژان شاردن، ج اول، ترجمه محمد عباسی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی امیرکبیر، 1335ش.
سیاحتنامه شاردن، ج۳،۱۳۷۵ش.
سیاحتنامه شاردن، ، ج۴، ۱۳۷۲ش.
صفویه از ظهور تا زوال، رسول جعفریان، تهران: مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول: ۱۳۷۸ش.
دین و سیاست در دوره صفوی، رسول جعفریان، قم:انصاریان، ۱۳۷۰ش.
صفویه در عرصه دین، فرهنگ و سیاست، رسول جعفریان،ج ۱،2،3. قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ۱۳۷۹ش.
آشنایی با میراث فرهنگی هنری ایران، تهران، م ابوذری، سازمان پژوهش فرهنگی 1380ش.
هخامنشیان در پاکستان، محمد گلزار خان کیانی، هنر و مردم، شم 84، 1348ش.
تاریخ ایران، جان اندرو بویل، ترجمه حسن انوشه، امیرکبیر، 1380ش.
معماری ایران در دوره صفویان، پژوهش از دانشگاه کمبریج. ترجمه یعقوب آژند، انتشارات جامی: ص۴۰۳
تاریخ علم در ایران: از صفویه تا آخر قاجاریه، اسفندیار معتمدی، ص۱۶-۳۹.
تاریخ اقتصاد ایران، چارلز عیسوی، ترجمه یعقوب آژند، گستر، 1362ش.
مقاومت شکننده:تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی، جان فوران، ترجمه احمد تدین، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ هفتم ۱۳۸۶ش.
تصمیم‌های دشوار، سایروس ونس، خیرالله خیری اصل، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390ش.
تمدن ایران در دورهٔ صفویه، جمشید نوروزی، انتشارات مدرسه،۱۳۹۱ش.
سفرنامه تاورنیه ، ترجمه حمید ارباب شیرانی، نیلوفر، 1383ش.
سفرنامه کمپفر، انگلبرت کمپفر، ترجمه کیکاوس جهانداری، 1363ش.
آشنایی با میراث فرهنگی هنری ایران، ابوذری، م. تهران، سازمان پژوهش فرهنگی، ١٣٨٠ش.
تاریخ طب در ایران بعد از اسلام، محمود نجم آبادی، انتشارات دانشگاه تهران، جلد 2، 1393ش.
زندگانی شاه عباس اول، نصرالله فلسفی، دانشگاه تهران، 1346ش.
تذکرة‌الملوک، میرزا سمیعا، با تعلیقات مینورسکی، ترجمه مسعود رجب نیا، تاریخ نشر، 1378ش.
تاریخ سکه دوره قاجاریه، داریوش شهبازی، پلیکان، 1380ش.

منابع انگلیسی

George Liska (1998). Expanding Realism: The Historical Dimension of World Politics. Rowman & Littlefield Pub Incorporated. p. 170. ISBN 978-0-8476-8680-3.
K. D. Irani, Morris Silver, Social Justice in the Ancient World , 224 pp. , Greenwood Publishing Group, 1995, ISBN 0-313-29144-6, ISBN 978-0-313-29144-9 (see p.87)
Gholam Reza Afkhami: The Life and Times of the Shah, University of California Press, 2009, Chapter 14, Development and Dreams, p. 317-334
Durant, Will. “Persia in the History of Civilization” (PDF). Addressing ‘Iran-America Society. Mazda Publishers, Inc. Archived from the original (PDF) on 23 July 2011.
The Oxford Classical Dictionary by Simon Hornblower and Antony Spawforth,ISBN 0-19-860641-9,”page 1515,”The Thracians were subdued by the Persians by 516″
DYNASTY,” Encyclopædia Iranica, online edition Originally Published: July 28, 2008
R.M. Savory. Ebn Bazzaz. Encyclopædia Iranica
R.M.SAVORY. , “Safavid Persia from Part III – The central Islamic lands in the Ottoman period ,” Published online by Cambridge University Press: 28 March 2008
E. Yarshater,”AZERBAIJAN vii. The Iranian Language of Azerbaijan”,Encyclopædia Iranica,Vol. III, Fasc. 3, pp. 238-245
(Minorsky, V. ; “Adgharbaydjan (Azarbaydjan), Encyclopedia of Islam. 2nd edition. Edited by P. Berman, Th. Bianquis, C.E. Bosworth, E. van Donzel and W.P. Henrichs. Brill 2009. Accessed through Brill online: www.encislam.brill.nl (2009)
Emeri van Donzel, Islamic Desk Reference compiled from the Encyclopedia of Islam, E.J. Brill, 1994, pp 381
Elton L. Daniel, The history of Iran, Greenwood Press, 2000. pg 83
Muhammad Kamal, Mulla Sadra’s Transcendent Philosophy, Ashgate Publishing, Ltd. , 2006. pg 24
The Oxford Classical Dictionary by Simon Hornblower and Antony Spawforth,ISBN 0-19-860641-9,”page 1515,”The Thracians were subdued by the Persians by 516”
“History’s first superpower—the Persian Empire—originated in ancient Iran”. Hist. 2020-01-06Retrieved 2022-10-28.
Taagepera, Rein (1979). “Size and Duration of Empires: Growth-Decline Curves, 600 B.C. to 600 A.D”. Social Science History. 3 (3/4): 121. doi:10.2307/1170959. JSTOR 1170959.
David Sacks; Oswyn Murray; Lisa R. Brody; Oswyn Murray; Lisa R. Brody (2005). ancient Greek world. Infobase Publishing. pp. 256. ISBN 978-0-8160-5722-1.
Schmitt, Rüdiger (21 July 2011). “Achaemenid Dynasty”. Encyclopædia Iranica. Archived from the original on 3 December 2015. Retrieved 4 March 2019.
Margaret Christina Miller (2004). Athens and Persia in the Fifth Century BC: A Study in Cultural Receptivity. Cambridge University Press. p. 243. ISBN 978-0-521-60758-2.
«Encyclopedia Iranica ~ Achaemenid Judicial and Legal Systems».
Bayor, R. (۲۰۱۱). «Multicultural America: An Encyclopedia of the Newest Americans, Volume 2». Cyrus “the Great” (known to Iranians as Kourosh), was the٫٫٫.
Preview Cyrus The Great – Spenta Productions makes films about history’s untold stories Cyrus the Great MovieHerodotus (2009) [publication date]. The Histories. Translated by George Rawlinson. Digireads.Com. pp. 43–44. ISBN 978-1-4209-3305-5
Herodotus. “The History of Herodotus”. The Internet Classics Archive. Translated by George Rawlinson. Retrieved June 21, 2020.
Turchin, Peter; Adams, Jonathan M.; Hall, Thomas D (December 2006). “East-West Orientation of Historical Empires”. Journal of World-Systems Research. 12 (2): 223. ISSN 1076-156X. Retrieved 12 September 2016.
S. E. Holtz, “Neo-Babylonian Decision Records and Related Documents: Typological, Procedural and Comparative Aspects,” Ph.D. diss. , Univ. of Pennsylvania, 2006, published as Neo-Babylonian Court Procedure, Cuneiform Monographs 38, Leiden, 2009.
“Safavid order was founded by Safi al-Din (1252/53-1334) whose ancestors had during three centuries acquired a reputation for piety in Azerbaijani mountain town of Ardabil.” See MacEachern, Sally, The New Cultural Atlas of the Islamic World, Marshall Cavendish, 2010, p. 48.
Tamara Sonn. A Brief History of Islam, Blackwell Publishing, 2004, p. 83, ISBN 1-4051-0900-9
É. Á. Csató, B. Isaksson, C. Jahani. Linguistic Convergence and Areal Diffusion: Case Studies from Iranian, Semitic and Turkic, Routledge, 2004, p. 228, ISBN 0-415-30804-
John R. Perry, “Turkic-Iranian contacts”, Encyclopaedia Iranica, January 24, 2006. Excerpt: the Turcophone Safavid family of Ardabil in Azerbaijan, probably of Turkicized Iranian (perhaps Kurdish), origin
Heinz Halm, Shia Islam, translated by Janet Watson. New Material translated by Marian Hill, 2nd edition, Columbia University Press, pp 75
Ira Marvin Lapidus. A History of Islamic Societies, Cambridge University Press, 2002, p. 233
Tapper, Richard, FRONTIER NOMADS OF IRAN. A political and social history of the Shahsevan. Cambridge, Cambridge Univ. Press, 1997. pp 39.
Izady, Mehrdad, The Kurds: A Concise Handbook. Taylor and Francis, Inc. , Washington. 1992. pp 50
Chyet, Michael L. (1997). Afsaruddin, Asma; Krotkoff, Georg; Zahniser, A. H. Mathias (eds.). Humanism, Culture, and Language in the Near East: Studies in Honor of Georg Krotkoff. Eisenbrauns. p. 284. ISBN 978-1-57506-020-0.
Michael H. Dodgeon, Samuel N. C. Lieu (1991). Galienus conquests:Google Book on Roman Eastern Frontier (part 1). Routledge. Retrieved 2013-12-16.
“History of Iran, Chapter V:Sassanians”. Archived from the original on 15 July 2009. Retrieved 2009-09-17.

ارسال دیدگاه

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.