مقررات کودتا1299- تاریخ زندگی صد سال پیش تهرانی ها
« تاریخ » از لفظ هایی است که در زندگی بشر نقش حیاتی دارد و در طول زندگی هماره همراه ماست هر آدمی « تاریخ » های بسیاری را در حافظه اش دارد . با یاد آوری پاره ای از آن ها بر سر شوق می آید . حظ می برد ، لذت می برد و از مرور لحظه های گذشته اش کیف می کند و گروهی از آن ها هم یادشان غم انگیز و محنت افزاست آن قدر که گاهی شخص عمل بار سنگین غم و غصه وارد آمده را ندارد، بیمار می شود و حتا ممکن است از آن مصیبت بمیرد .
هر آدمی با مهم ترین تاریخ های زندگی های زندگی اش « تاریخ تولد » پا به جهان هستی می گذارد و پس از دست و پنجه نرم کردن با تاریخ های شکست و پیروزی خود و خانواده و وطنش در یکی دیگر از مشخص ترین تاریخ های زندگی اش تاریخ مرگ از این عالم رخت بر می بندد . نه چیزی می آورد و نه می برد که به چشم تن آید .
در تاریخ تولدش جشن می گیرد و دیگران در تاریخ مرگش عزا .
لفظ تاریخ را بعضی عربی می دانند و پاره ای معرب از یک لفظ فارسی .
تاریخ در لغت معانی گونه گونی را در بر دارد ، از قبیل وقت و زمان ، سرگذشت و سلسله وقایع و حوادث قابل ثبت ، شرح احوال اشخاص مهم و اقوام و طوایف ، شناختن کشور ها و شهر ها و حتا صنایع و علوم مختلف .
و در گاه شناسی بر اساس مبادی متعدد تاریخ های گوناگون مورد استفاده بشر است . نظیر ؛ تاریخ هجری مسلمانان ، تاریخ مسیحی ، تاریخ اسکندری ، تاریخ یزدگرد ، تاریخ جلایی ، تاریخ اوستایی ، . . .
تاریخ معلم بشر است و . . .
بعد از اینکه انسان نوشتن را آموخت به تاریخ نویسی که تنها ثبت حوادث و وقایع مهم و شرح احوال فاتحان و نامداران بود ، دست زد . لکن با گذشت زمان و تحول و توسعه در زندگی آدمی امروز علم تاریخ از مهمترین علوم به شمار می رود و خود به شاخه های متعددی انشعاب یافته است : تاریخ سیاسی ، تاریخ نظامی تاریخ هنر ، تاریخ اقتصاد ، تاریخ فیزیک و . . .
بسیاری از دانش های نو پا که خود شاخه های فراوانی دارد ، به کمک اهالی این علم بنیاد نهاده شده است و امروز محققان را در جستجو و کاوش یاری می رساند : سکه شناسی ، کتاب شناسی ، کتیبه شناسی و باستان شناسی و . . . از جمله آن ها ست .
در این میان تاریخ شهر ها بسیار اهمیت دارد که متضمن اخبار و آگاهی های بسیاری است از حوادث و وقایع که بر سر مردم آن آمده است ، شرح زندگی حاکمان ، نوع حکومت ، رفتار حکومتیان و مردم آیین و رسوم ، طرز لباس ، وضع بهداشت ، نوع غذا ، حمل و نقل و ده ها مورد دیگر . اغلب ما ، باشنیدن و یا خواندن مطالبی مختصر از گذشته قومی ، ملتی و یا حتا سرزمین آباء و اجدادی خود مان به قضاوت می نشینیم و رای می دهیم ، و چه بسیار است ، مواردی که بر آن نظر پای می فشاریم . گاهی هم از راه انصاف به کسب خبر و آگاهی در آن زمینه می پردازیم تا در صورت اشتباه دست کم نزد و جدان خود اظهار ندامت کنیم تنها راه رهایی از قضاوت سطحی که مقرون به بی انصافی است کسب خبر و آگاهی از راه تاریخ است . تاریخ شهر تهران نه فقط برای تهرانیان تهران اش دارای اهمیت است که برای ساکنین و تهرانی اش هم به جهت پایتختی و ارتباط با دیگر شهر ها و قوم های ایران قابل توجه و دارای ارزش است .
صد سال پیش ( 1285 شمسی ) در تهران فرمان مشروطیت را مظفرالدین شاه امضاء کرد و اجازه داد تا عدالتخانه تشکیل شود . از آن روز تا سال 1299 خورشیدی که سید ضیاء همراه رضا خان میر پنج دست به کودتا زد و تهران را تصرف کرد ، تهرانی ها روز های سختی را گذراندند این روز ها از پیش از صدور فرمان مشروطه آغاز شد و با پادشاهی محمد علی شاه ادامه یافت و در نقل مکان شاه قجر از کاخ گلستان به باغ شاه و علنی شدن جنگ او با آزادی خواهان و بالاخره به توپ بستن مجلل به اوج خود رسید . تهرانی ها همراه دیگر هموطنان با بزیر کشیدن محمد علی شاه از سلطنت تازه داشته غم از دست دادن جوانان برومند شان را بر خود هموار می ساختند ، که دلهره شروع جنگ جهانی اول بر آن ها که پایتخت نشینان کشوری فقیر وضعیت بودند متولی شد ، هنوز جوهر پیمان های بین المللی خاتمه جنگ خشک نشده بود ، که موضوع قرارداد 1919 وثوق الدوله و شایعات مربوط به مستعمره انگلیس شدن ایران اذهان عمومی را نگران و مضطرب کرد .
تهرانی ها با فقر و تهیدسیتی و اعتیاد و فساد اجتماعی و . . . داشته دست و پنجه نرم می کردند که ناگهان بعد از شنیدن چند روز اخبار ضد و نقیض و ترس تهران را مسخر قزاق های کودتا چی سید ضیاء و رضاخان دیدند . . .
شرح پاره ای از مقرارت و قوانین کودتایی سید ضیاء و رضاخان بسیاری از نقاط کور تاریخ تهران و اوضاع و احوال مردم و رفتار اجتماعی و اقتصادی و وضع بهداشت و زندگی آنان آشکار می گردد که اطلاع از هر یک از آن ها ما را به فکر فرو می برد :
1- باید نانوایی ها منبری برای نان بسازند و آن را از پارچه ای بپوشانند . شاطر دیگر حق نداشت نان سنگک را جلوی پای مشتری روی زمین بیاندازد .
2- باید کسبه در پای دکان خود ظهر و غروب اذان بگوید .
3- گاری درشکه واگن و چهار پایان در خیابان و عابران در پیاده باید رفت و آمد کند . رهگذر نباید در خیابان راه رود .
4- سربریدن گوسفند و مرغ و خروس در ملأ عام ممنوع است .
5- کسی حق ندارد جنازه بستگان خود را در خانه بشوید و دفن کند . بسیاری از مردم تهران مردگانشان را در حیاط می شستند غسل می دادند و در همان جا دفن می کردند . در همه محله ها و خانواده ها بودند کسانی که با اعمال کفن و دفن تشریفات دینی آن و برگزاری نماز میت و . . . آشنا بودند و از این بابت مردم را هزینه ای نصیب نمی شد .
6- افزون بر خانه ها مردم حق ندارند در مساجد و امامزاده های داخل شهر هم به دفن اموات خود اقدام کنند و باید در گذشتگان را در گورستان های خارج شهر نظیر مسگر آباد خرج آباد سلیمانیه و امامزاده عبدالله و حضرت عبدالعظیم و . . . مدفون سازند .
7- دلاک ها حق ندارند بدون لباس از حمام خارج شوند . آن زمان هر حمام تعدادی دلاک داشت ، که مشتری را کیسه می کشید ، لیف می زد و مشتمال ( چیزی شبیه ماساژ ) می داد . دلاک ها بر حسب عادت معمول در چالی که لخت بودند بایک لنگ که دور کمر خود پیچیده بودند و لنگی هم را روی دوش می انداختند بهخیابان می آمدند و در اطراف حمام آمد و شد می کردند و این مورد اعتراض خانواده ها بود .
8- قصاب ها باید روی گوشت پارچه بیاندازند .
9- زنان بد کاره که در جای جای تهران پراکنده بودند به شهر نو ( باغی در جنوب غربی تهران =قلعه ) منتقل شدند در آن دوره در بیشتر نقاط تهران ( وسعت شهر از خیابان انقلاب تا میدان شوش و از خیابان شهدا تا خیابان کارگز بود . ) این زنان سکنا داشتند و مردم بسیار از این امر دلخور بودند . محل تجمع ایشان چال سیلابی محله عرب ها ، کوچه قجر ها ، کوچه پشت بدنه ( چهار راه مولوی ) کوچه ارمنی ها ( جنوب شرقی محله بازار ) گذر قاطرچی ها گود کوره پزخانه ها و . . . بود .
10- این زنان در محل جدید باید مالیات به دولت بپردازند .
11- هیچ کس حق عرق ، شراب ندارد . مغازه های پیاله فروشی تعطیل شد .
12- نباید کسی در خیابان و معابر به دفن بول و غایط دست زند .
13- مصرف تریاک و شیره در انظار عمومی و در قهوه خانه ها ممنوع و خرید و فروش تریاک بی بند مجازات دارد . در قهوه خانه ها منتقل و وافور وجود داشت و مردم آزادانه کشیده تریاک را مانند چای نوشیدن و غلیان کشیدن در اختیار داشتند .
14- صاحبان تمام دکان ها مربوط به خوراکی مانند قصابی کبابی کله پزی نانوایی . . . باید کف مغلزه هایشان را آجر کنند .
15- آب خزینه حمام ها باید هفته ای یک بار عوض شود ، نباید لنگ حمام را در کوچه و خیابان و خارج از حمام به درو دیوار آویخت تا خشک شود .
16- سینما ها و تماشا خانه ها باید بسته شود .
17- ریختن آب حوض ، کثافت در جوی خیابان ممنوع است .
18- هیچکس حق شستشوی لباس در جوی آب ندارد . آن زمان آب مصرفی شرب و شستشوی مردم از آب قنات ها که از طریق جوی خیابان به خانه ها می رسید ، تأمین می شد . برای شستن رخت ، رختشویخانه هایی در چند نقطه تهران ساخته شد .
19- گاو و گوسفند را باید بیرون شهر برد و نگهداری داخل شهر ممنوع است .
20- کسبه بجز نانوا ، کله پز و حمامی باید دکان خود را اول آفتاب باز کند و اول غروب ببندد.
21- جمعه ها همه کسبه جز نانوایی ، بقالی و پزنده ها تعطیل اند .
22- سگ خانگی باید قلاده و زنجیر شود ، در غیر این صورت در ردیف سگ های ولگرد به شمار می آید و کشته خواهد شد .
23- کبوتر بازی ممنوع است . در آن عصر پشت بام ها ، هم سطح بودند و کبوتر باز ها که در پشت بام کبوتر ها را نگهداری می کردند به هوای کبوتر پرانی داخل حیاط خانه سرک می کشیدند و به اصطلاح دختر بازی می کردند و این امر مورد اعتراض و شکایت بسیاری از خانواده ها و گاهی محل نزاع و زد و خورد بود .
24- تظاهرات مستانه و عربده کشی و آواز خوانی در کوچه و خیابان ممنوع است . و متخلف مجازات می شود . آن روز ها هوا که گرگ و میش می شد کوچه و خیابان محل جولان عرقخور ها بود . تلو تلو خوران عربده می کشیدند و رجز خوانی می کردند و کری می خواندند . گاهی هم کسی که صدایی داشت آواز می خواند . گو اینکه اگر بد صدا هم بود و از عالم موسیقی و نت بی خبر کسی جرات اعتراض نداشت « میات * تهران » از آواز های مشهور آن عصر است .
25- قمه کشی ، قداره کشی و چاقو کشی و حمل هر نوع سلاح سرد ممنوع است و مجازات دارد. شغل عده ای او باش همین بود و از این راه زندگی می کردند . هر محله محدوده عرض اندام کسی بود. او برای خودش تعدادی نوچه و دار ودسته داشت . در قلمرو او کسبه و هر که پولی به دست می آورد باید باجی به وی می پرداخت . زنان بدکاره و عرق ساز ها و پیاله فروش ها و شیره کش خانه ها ارتباط تنگاتنگی با دارو دسته اوباش داشتند و برای جلب حمایت و اجازه فعالیت باج بیشتر می پرداختند .
26- ارباب قلم و مطبوعات از هتاکی به این و آن جلوگیری کنند ، چند نشریه توقیف شد .
27- کلیه احزاب و گروه های سیاسی منحل است و تشکیل هر نوع جمعیت و دسته قدغن است .
28- اجتماع خیابانی قدغن و بیش از دو نفر نباید با هم گفتگو کنند .
29- درشکه ها نباید بیش از سه نفر مسافر سوار کنند . ظرفیت گاری چهار چرخه اسبی 5/1 خروار بار و چرخ دستی 50 من است .
30- خوراک پزی ها باید یک پارچه یا کاغذ شیره مالیده جلو دکان آویزان کنند تا مکس و پشه جذب آن شود . مگس و پشه تا روی آن می نشست می چسبید و دیگر نمی توانست برود .
31- نقالی ، معرکه گیری ، مسأله گویی ، لوطی عستری* ، خرس رقصانی ، قصه گویی ، مرثیه خوانی ، شعبده بازی ، پرده شمایلی و . . . ممنوع است .
32- نباید بار الاغ از 25 من و بار قاطر از 40 من و بار شتر از 60 من تجاوز کند .
33- باید در ادارات برای انداختن شکایات مردم از کارمندان خاطی ، کارشکن ، رشوه گیر و خائن صندوق شکایات نصب شود .
34- باید جوی های آب پوشیده شود ، تا آب از آلودگی ها مصون بماند . البته کاری که هر گز انجام نشد . توصیف آب شرب و جوی در آن زمان را از زبان ابوالقاسم حالت * شاعر معاصر شنیدنی است . ( جای شعر خالی )
35- گاری و چهار چرخه ها باید در شب چراغ و درشکه ها باید نمره و بوق و چراغ داشته باشند .
36- کسبه ای که فروش اجناس توزینی دارند باید سنگ های فلزی داشته باشند ، و سنگ ها باید به نظر * اوزان بلدیه برسد . بسیاری از کسبه از سنک و آجر و آهن آلات نظیر قفل خراب شده و . . . برای توزین استفاده می کردند . پاره ای از آن ها در این راه کم فروشی می کردند .
37- نباید کسبه دوره گرد در کوچه و خیابان دادبزند . آن وقت ها گو اینکه تهران به لحاظ وسعت بسیار کوچکتر از امروز بود لیکن باز هم دکان های کافی وجود نداشت و از سویی دیگر برای بسیاری از مردم خریدن دکان امکان پذیر نبود بنابراین عده ای کما بیش کلیه اجناس و خدمات را به وجه * دوره گردی و طوافی در کوچه پس کوچه ها به فروش می رساندند ، عرضه می کردند . ایشان برای با خبر کردن اهالی و فروش اجناس خود طبق معمول دادزدن و باصدا ی بلند تنها وسیله آن ها بود . از آب حوض کشی و زا لو اندازی گرفته تا کاسه بشقابی و لحاف دوز ی و انگوری و ده ها شغل دیگر .
38- دولت کودتا اعلام کرد نا بینایان در کوچه و خیابان باید باز و بندی از پارچه زرد بر باز و ببندند و عصا در دست گیرند . که در آن زمان چنین توجهی قابل تأمل است .
39- در محله ها جایی با نام « دارالشفا ء» یا « دارالعلاج » به تریاکی ها اختصاص یافت تا در نبود بساط تریاک کشی در قهوه خانه ها برای ترک اعتیاد و خماری به آنجا مراجعه کنند .
40- نباید پزنده ها به رهگذران اصرار کنند رسم بود ، شاگرد دکان های چلویی ، کبابی ، آبگوشتی ، آشی و . . . جلوی مردم را می گرفتند با اصرار زیاد به رهگذران تعارف می کردند به دکان آن ها وارد شوند .
41- باید نانوایی ها روی تغار خمیر پارچه بیاندازند تا مگس و پشه روی آن نشیند .

ارسال دیدگاه

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.