محمدتقی خان بختیاری
محمدتقی خان بختیاری از سران ایل بختیاری در دوران قاجار بود. محمدتقی خان محمدتقی خان بختیاری زاده سال ۱۲۰۸ ق است.(سردار اسعد بختیاری، 1386) در دورهٔ مصادف با سلطنت محمدشاه قاجار، بین سالهای ۱۸۳۰ تا ۱۸۴۵ م./ ۱۲۲۶ تا ۱۲۵۷ ق.، ایلخانی بختیاری را برعهده داشت. محمدتقی خان، فرزند علی خان، نوه حبیبالله خان، نبیره رشید خان و نتیجه زمان خان کیانارثی بود. اجداد محمدتقی خان از سران ایل بختیاری بودند و در دوره صفویه دارای جایگاه و مقام در دربار شاهان صفوی بودند. زمان خان، جد چهارم محمدتقی خان، از سرداران نظامی اواخر عصر صفویه و اوایل دوره افشاریه محسوب میشد. رشید خان فرزند زمان خان، از سرداران سپاه نادرشاه بود. گفته اند او به بخشی از خزائن نادرشاه دسترسی داشت.(لایارد)
حبیبالله خان پسر رشید خان، از سرداران بختیاری در تقابل با نیروهای آقامحمدخان قاجار شرکت داشت، اما بعد به دربار قاجار نزدیک شد و دخترش بیبی زینب به عقد فتحعلیشاه قاجار که در آن زمان ولیعهد بود درآمد. محمدتقی حسامالسلطنه (حاکم بعدی لرستان و بختیاری)حاصل این ازدواج بود. محمدتقی خان اغلب طوایف بختیاری را یکپارچه نمود و ریاست شاخهٔ چهارلنگ و هفتلنگ را در اختیار گرفت.(امان، محسنیان،1369،) وی معتقد بود با تشکیل یک کنفدراسیون ایلی متحد که طوایف خطهٔ جنوب از کرانههای شمالی خلیج فارس تا دشت خوزستان، اروند رود و کوهستانهای بختیاری را در بر میگرفت، میتوانست امنیت و آرامش را در این منطقه برقرار کند و با رونق تجارت و فعالیتهای اقتصادی، اسباب پیشرفت و ترقی اهالی منطقه را فراهم سازد و از یک سو میتوانست با استبداد و زورگویی شاهان قاجار و عمال آنها به مقابله بپردازد.لایارد در این باره مینویسد: «او میل داشت که امکاناتی فراهم شود تا باب تجارت را با دنیای خارج باز نموده و صلح و آرامش را در میان قبایل صحرانشین برقرار سازد.»
در سال ۱۲۵۳ ق. دوباره کشمکش و اختلافات شروع گردید. در این سال محمدشاه قاجار برای سرکوبی معترضان در شهر هرات حرکت کرد. طی ۲ ماه اقامت حسامالسلطنه، طوایف هفتلنگی که از فرمانهای حکومت سرپیچی کرده بودند، مطیع و متعهد به پرداخت مالیات و حفاظت از راهها کرد.(سردار اسعد بختیاری، 1386) بر اساس اسناد موجود در فاصله سالهای ۱۲۵۴ تا ۱۲۵۷ ق.، بین محمدتقی خان و حکومت قاجار رابطهٔ آرامی برقرار بود و حتی محمدشاه قاجار در نامههای خود به منوچهرخان معتمدالدوله، از محمدتقی خان تمجید میکرد؛ اما در سال ۱۲۵۷ ق.، مجدداً اختلاف محمدتقی خان با دربار قاجار بالا گرفت. دلیل این تنشها این بود که محمد شاه، معتمدالدوله و هیئتی را جهت اخذ مالیات به بختیاری اعزام کرد، تا مبلغ ۱۰ هزار تومان به خزانه شاه واریز گردد، ولی محمدتقی خان از پرداخت آن خودداری کرد.(امینی،1367، 151) از طرفی در همین زمان، مناقشه بین دولت ایران و انگلیس بر سر مسئله هرات بالا گرفته بود و انگلیسیها جزیره خارگ را به تصرف درآورده بودند. محمدتقی خان مایل بود چنانچه جنگی بین انگلیس و ایران واقع شود، از فرصت استفاده کرده و استقلال سرزمین خود را اعلام نماید. او مایل بود که با فرمانده انگلیسی ساخلو خارک، تماس حاصل کند تا بداند آیا در صورت بروز جنگ، انگلیسیها به او کمک خواهند کرد و آیا با عقد یک قرارداد در مقابل شاه از وی حمایت مینمایند و پس از پایان جنگ او را به عنوان حکمران مستقل خوزستان میشناسند یا خیر؟ برای این مقصود، سر اوستین لایارد را که مورد اعتمادش بود، روانه جزیره خارک کرد.(لایارد، 145) وی پس از طرح پیشنهاد محمد تقیخان با پاسخ کلنل «هِنِل» مواجه شد که گفت: «جنگ بین ایران و انگلیس پایان یافته است و دولت بریتانیا دیگر از نظر سیاسی نمیتواند از خان بختیاری حمایت نماید؛ ولی او میتواند برنامههای اقتصادیاش را به مرحله اجرا درآورد و با تجار و بازرگانان انگلیسی وارد معامله و داد و ستد شود.(لایارد، 154) معتمدالدوله به محض دیدن محمدتقی خان بدون توجه به قول و قرارهایی که داده بود دستور داد محمدتقیخان را دستگیر و زندانی کنند.برادران محمدتقی خان که سخت نگران جان او بودندکنند.(لایارد،) محمدتقی خان پس از مدتی در شوشتر به تهران منتقل شد و پس از ۵ سال یعنی از سال ۱۲۶۰ تا سال ۱۲۶۴ ق. که آخرین سال سلطنت محمدشاه بود، در تهران تحت نظر بود. پس از روی کار آمدن ناصرالدینشاه قاجار، پسر محمدشاه، محمدتقی خان به تبریز انتقال یافت و مدت دو سال در آنجا زندانی بود. پس از آن دوباره به تهران بازگردانده شد. تا اینکه در سال ۱۲۶۷ یا ۱۲۶۸ یا ۱۲۷۰ ق. پس از تحمل ۱۰ سال زندان در زندانهای شوشتر، تهران و تبریز، اردبیل در سن ۶۱ سالگی درگذشت. سر اوستین لایارد انگلیسی، که در سال ۱۸۴۰ م. از نزدیک محمدتقی خان را ملاقات کرده بود، سیمای ظاهری او را چنین توصیف کرده است:«محمدتقی خان مردی پنجاه ساله، میانهبالا و تا اندازهای تنومند بود. او قیافهای موقر و آمرانه و چهرهای زیبا و جذاب داشت؛ ولی بینی او که در یکی از جنگها بر اثر اصابت گلوله دچار شکستگی شده بود تا اندازهای از زیبایی صورت او کاسته بود.» (لایارد،1367 ، 86و87)
محمدتقی خان به علت نبوغ و شخصیت و شهامت فوقالعاده، خود را از رتبه خانی طایفه کنورسی به رسیاست ایل بزرگ چهار لنگ بختیاری رسانیده بود. بر اساس نوشتههای لایارد، محمدتقی خان از خصوصیات اخلاقی برجستهای برخوردار بود: «وی نبوغ، شخصیت و شهامت فوقالعادهای داشت بود.(لایارد، 88-104) لایارد در زمینه ترقیخواهیهای او مینویسد: «محمدتقی خان مایل بود که در مورد آداب و سوم و اختراعات اروپا با من وارد بحث و مذاکره شود.(لایارد،103)
همسر بزرگ محمدتقی خان، خاتون جان خانم بود. او دختر یکی از خانهای بزرگ لرستان بود و صاحب مرتبت و احترام بسیاری بوده است. محمدتقی خان از او، صاحب سه فرزند به نامهای حسینقلی خان، مهدیقلی خان، رضاقلی خان شده بود. محمدتقی خان علاوه بر او دو همسر دیگر نیز داشت که احترام و مقام آنان به اندازه خاتون جان خانم نبود.(لایارد،94) یکی از آنها دختر حسنخان، عموزادهاش بود که در قلعهٔ پدرش زندگی میکرد.