خیابان ولی¬عصر تهران
احداث جاده مخصوص پهلوی یا همان خیابان پهلوی سابق (ولی عصر فعلی) از سال 1300 ش. آغاز شد. حاج قائم نظام الملک رفیع ماجرای آغاز احداث این خیابان را در کتاب خاطرات خود آورده است. رضاخان دورانی که وزیر جنگ( 1302 – 1300ش.) بود، تصمیم به احداث این جاده مخصوص گرفت. او تازه شروع به خریدن املاک و مستغلات کرده و باغی در سعدآباد را که قبلاً از مستغلات بانو عظمی خواهر ظل السلطان و دختر ناصرالدین شاه بود در شمال قصبه تجریش خریداری کرده بود.(سلیمان بهبودی می¬نویسد : باغ متعلق به سردار اعظم پسر بانوعظمی بود. باغ در آن زمان مساحتی بالغ بر 8000 متر داشت و در کنار شرق رودخانه جعفرآباد واقع بود.) احداث جاده مخصوص، درختکاری اطراف آن، کشیدن نهر برای آبیاری درختان از سال 1300 آغاز شد. در محلی که اکنون میدان ونک است، یک چهارراه واقع بود. کمی پایین تر در سه راهی که اکنون سه راه عباس آباد (بهشتی) ولی عصر قرار دارد، در سمت راست جاده از بالا به پایین بیمارستان شماره یک ارتش و در سمت چپ جاده نظامی عباس آباد قرار داشت که به زاغه ها یعنی محل نگهداری مهمات در مخازن زیرزمینی ارتش منتهی می شد. عبور از خیابانی که امروز خیابان دکتر بهشتی (عباس آباد سابق) خوانده می شود و تا نیمه دهه 1330 جاده باریک آسفالت شده ای بیش نبود آسان نبود. در وسط این جاده ایستگاه ایست بازرسی و تیرک چوبی قرار داشت زیرا به سربازخانه ها و پادگان عباس آباد منتهی می شد. فقط به خودروهای مخصوص و نظامی اجازه تردد از خیابان عباس آباد داده می شد.
جاده درباری ها
جاده مخصوص یا جاده پهلوی که به قول دکتر مصدق دو قصر رضاشاه یکی کاخ مرمر در شهر و دیگری کاخ سعدآباد واقع در دربند را به هم متصل می کرد تا سال 1320 اختصاصی بود مردم از جاده قدیم شمیران به تجریش می رفتند. خاصان، درباریان، وزیران، سفرا و نظامیان که دستور شرفیابی به آنان ابلاغ می شد از جاده مخصوص که سالها فقط شوسه بود و از سال 1316 ش. به بعد آسفالت شد در اطراف این جاده وسیع تا چشم کار می کرد بیابان و باغ و مزرعه و جالیز و خانه های ویلایی دور از هم قرار داشت. در وسط راه، در سمت چپ جاده مخصوص، یک رستوران خارج شهری ساخته شده بود که چون آبشاری خوش منظره داشت آن را رستوران آبشار می خواندند و محل تردد و تفرج گروههای خاصی از جامعه بود که جاهلها و داش مشدی¬ها خوانده می شدند و البته این اتفاق پس از سال-های بعد از شهریور 1320 بود.
بهای اراضی این جاده بسیار ارزان بود و به یاد دارم در سال¬های 1332 – 1328 از متری دو ریال یا دو قران بیشتر نبود.رضاشاه از 15 خرداد هر سال اقامتگاه خود را از شهر به سعدآباد تغییر می داد و این ییلاق رفتن تا 15 شهریور ادامه داشت.پس از شهریور 1320 ، این سد شکست و این جاده عمومی شد. خودروهای متفقین و سپس مردم از این جاده عبور کردند اما سال¬ها گذشت تا جاده پهلوی به صورت خیابان پهلوی درآمد.
جاده مخصوص یا جاده پهلوی که به قول دکتر مصدق دو قصر رضاشاه یکی کاخ مرمر در شهر و دیگری کاخ سعدآباد واقع در دربند را به هم متصل می کرد تا سال 1320 اختصاصی بود مردم از جاده قدیم شمیران به تجریش می رفتند
جنگل ساعی
جاده پهلوی از حدود پنجاه سال پیش به صورت تفرجگاه مردم تهران جلوه ها نمود در سال¬های 1326 – 1325 دولت قوام بنا را بر آن گذارده بود که در ضلع راست این خیابان بین سه راه عباس آباد تا میدان ونک را به جنگل مصنوعی بزرگی که هوای شهر را تلطیف نماید تبدیل کند. مرحوم مهندس کریم ساعی که از استادان کشاورزی و متخصص جنگل¬کاری بود اجرای این پروژه مهم را عهده دار شد اما در گیر و دار چرخ و دنده بروکراسی فرساینده از یک سو و نبود بودجه از سوی دیگر این طرح آنقدر به درازا کشید که موضوع منتفی شد و به دلیل افزایش بهای اراضی این منطقه که به جنگل ساعی شهرت یافته بود، به جای حیوانات و وحوشی که قرار بود از جنگل¬های مازندران و از دشت ارژن فارس و کویر لوت به این جنگل منتقل شود، زمین خواران به جان این اراضی افتادند و زمین¬های آن را به بهای بسیار بالا خرید و فروش کردند و جنگلی نصیب مردم تهران نشد مگر پارک خوبی به نام ساعی که امروز باقی و برقرار است.
سعادت آباد
کسانی که اهل اسب سواری بودند در دشت¬های دو طرف جاده به ورزش مورد علاقه خود می پرداختند. سید ضیاءالدین طباطبایی که ده مخروبه سعادت آباد را به هشتاد هزار تومان خریداری کرد و آن را به یک مجتمع کشاورزی و دامپروری درآورد در حاشیه چپ این جاده گهگاه پیاده روی می کرد و حتی با شاه در آنجا دیدار می نمود. جاده پهلوی کم کم به خیابان امیریه رسید. بدین ترتیب بین میدان تجریش و میدان راه آهن خیابانی طولانی شکل گرفت که آبادانی آن از سال¬های 1332 به بعد آغاز شد.
باشگاه قایقرانی
در سمت راست این خیابان کمی بالاتر از چهارراه انقلاب امروز، بوت کلاب یا باشگاه قایقرانی در دهه 1330 – 1320 راه اندازی شد که تفرجگاه کودکان و مورد توجه آنان بود. در سمت چپ این خیابان جایی که امروز بولوار کشاورز قرار دارد، آب نمای کرج قرار داشت که سالها دانش آموزان و دانشجویان در سایه درختان پر شاخ و برگ آن کتابهای درسی خود را برای امتحانات خردادماه مرور می کردند.
آنچه که به زیبایی این جاده که بعداً خیابان شد می افزود، درختان دو طرف خیابان بود که اکنون با توجه به تاریخ غرس آنها در سال 1306 – 1300 حدود 88 سال از عمر کهن ترین آنها می گذرد
این خیابان در طول سال¬های 1332 تا 1355 شکل امروز را یافت و از حالت بیابانی خارج شد و به طولانی ترین خیابان پایتخت بدل گردید.چهارراه ونک که زمانی دزدگاه بود و سربازان مهاجم روسیه شوروی که تهران را اشغال کرده بودند چند شبانه روز پس از سوم شهریور، خودرو وزیر سرقت رفت دکتر سجادی و همسرش را سر این چهارراه متوقف کرده و پول و جواهرات آنان را به سرقت برده بودند به صورت میدان ونک امروز درآمد.
ایستگاه¬های تلویزیون های خصوصی و دولتی
پادگان ژاندارمری ونک در سمت غرب چهارراه ونک آن روز اکنون به باشگاه استقلال، قرارگاه نیروی انتظامی بدل شده است. در سمت راست خیابان ابتدا تلویزیون خصوصی ثابت دری تپه ای بنا گردید. در سمت چپ خیابان تأسیسات تلویزیون دولتی ایران سر به آسمان کشید، چندین هزار فروشگاه و ده¬ها رستوران و کافه رستوران پدید آمد. مردم در کوچه ها و خیابان¬های اطراف برای خود ویلا و خانه ساختند. بزرگترین کافه¬های تهران که اساس فرنگی داشتند چون چاتانوگاه، کازبا، ریوریسرا، باربکیو، (که اکنون همه فروشگاه یا مبل فروشی شده اند) در سمت راست خیابان تأسیس شدند. رستوران¬های معروف و چلوکبابی¬های بزرگ تهران دایر شدند.
سینماهای مدرن تهران مانند اسپایسر و آتلانتیک و… در ضلع غربی بین میدان ولیعصر آن زمان و میدان ونک دایر شدند. نام خیابان پهلوی ابتدا به خیابان مصدق تغییر یافت ولی مدتی بعد نام بزرگ و جاودانی «ولی¬عصر» برای آن برگزیده شد. این خیابان اکنون باشکوه ترین، قشنگ ترین و طولانی¬ترین خیابان پایتخت است.گرچه تمام کافه تریاها و رستوران های مشهور قدیمی در طول دهه¬های گذشته تعطیل شده اند اما چه در سمت راست و چه در سمت چپ خیابان همچنان رستورانهایی که مردم روزهای تعطیل و فراغت خود را در آنجاها می گذرانند دایراند.

ارسال دیدگاه

ایمیل شما نمایش داده نخواهد شد.