بیوتات سلطنتی
متن
بیوتات سلطنتی ، سازمانهایی برای ارائة خدمات گوناگون به دستگاهِ سلطنت. واژههایی چون کارخانه ، اسباب و اثاثة سلطنت گاهی معادل با بیوتات به کار رفته است. پسوند خانه نیز که همراه نام بسیاری از سازمانها به کار رفته، مانند توپخانه و فراشخانه، نشانة تعلق آن سازمان به بیوتات است. افزون بر این، معادلهای بسیار دیگری نیز میتوان یافت که به جای بیوتات یا پسوند خانه به کاررفته است، مثل خزانة در خزانة الفرش به جای فراشخانه، و خزانة الشراب به جای شرابخانه (مقریزی، ج1، ص408) و دار در دارالضرب به جای ضرابخانه و حتی واژة مجلس در «مجلس البناء و المرمّة» به جای بناخانه. *بیوتات شامل سازمانهای متنوعی، از قبیل آبدارخانه، فراشخانه، خیاطخانه و جز آنها بود که کاملاً جنبة خانگی و خدماتی داشتند؛ توپخانه، قورخانه و اسلحهخانه که جنبة نظامی داشتند. شَعربافخانه که جنبة تولیدی و صنعتی داشت؛ طشتخانه که ادارهای برای اجرای مراسم تشریفاتی بود؛ همچنین ضرابخانه و خزانه که با امورمالی ارتباط داشت و بسیاری از سازمانهای دیگر که موظف به تأمین نیازهای دستگاه سلطنت بودند. البته بیوتات به این گستردگی به دوران صفویه (906ـ 1135) بازمیگردد ( رجوع کنید به ادامة مقاله؛ میرزا سمیعا، ص28ـ 34؛ کمپفر، ص 145ـ 155).نخستین کاربرد این اصطلاح در معنای سازمان اداری، چندان روشن نیست. در منابع اسلامی ترکیب «اهل البیوتات» در گفتگو از دوران ساسانیان (226ـ651 میلادی) به کار رفتهاست (بلاذری، ص 284،549؛ طبری، سلسلة دوم، ص858، 860، 866، 1046) که به نظر میرسد مراد از آن دودمانهای قدیمی یا هفت خاندان بزرگ حکومت ساسانیان باشد که ریاست دیوانها و به عبارتی ادارههای آن زمان را برعهده داشتند (کریستنسن، ص 130ـ131؛ نیز رجوع کنید به سامی، ج 2، ص 46ـ47). عبارت «بیوت الاموال» نیز در منابع بهکار رفته است (بلاذری، ص 414؛ طبری، سلسلة دوم، ص 873) که احتمالاً منظور بیتالمال بوده است. شواهد کاربرد بیوتات و اهل بیوتات به معنای خاندانهای بزرگ و قدیمی در منابع سدههای پنجم و ششم و هفتم نیز وجود دارد (ابناسفندیار، ج 1، ص 23؛ میهنی، ص 119؛ بهاءالدین بغدادی، ص 122؛ ناصرالدین منشی کرمانی، ص 4). با این حال، در برخی از منابع سدة هفتم به نظر میرسد که بیوتات به سازمانهای خدمتگزار سلطنت نیز اطلاق شده باشد ( تاریخ شاهی قراختائیان ، ص 158، 185).نخستین کاربرد بیوتات به معنای سازمانهای خدماتی دستگاه سلطنت را میتوان در منابع دورة سلجوقیان (429ـ 590) بویژه سلجوقیان دوم (470ـ700) یافت (ابنبیبی، ص 10، 12، 71). در اواخر دورة خوارزمشاهیان (490ـ 628) نیز بیوتات به همین مفهوم به کار رفته است (نسوی، ص 254). اما در دورة ایلخانان مغول (654ـ754) به جای بیوتات، «کارخانه» به کار رفته است (رشیدالدین فضلالله، ج2، ص 1049، 1135، 1351، 1511؛ شمس منشی، ج2، ص 77، 83، 88) و ظاهراً گاهی لفظ «کارخانجات» به بخشی از بیوتات گفته میشده که جنبة تولیدی داشتهاند. شمس منشی، کارخانه را یکی از دیوانها برشمرده است (ج2، ص 77) و شاید به همین دلیل باشد که برخی از نویسندگان بیوتات را یکی از ادارهها و شعبههای دیوان سلطنت دانستهاند و از سازمانهای بیوتات، مانند طشتخانه و فراشخانه، به عنوان نهادی همردیف بیوتات و نه یکی از سازمانهای تابع آن نام بردهاند (بیانی، ص 178). با وجود این، نمیتوان سازمانهایی چون طشتخانه و فراشخانه را نهادهایی همردیف بیوتات به شمار آورد، بلکه باید آنها را شعبههایی از بیوتات دانست. به عقیدة هوفمان، از دوران مغول «اردوبازار» برای دربار سیّار مغولان در حکم بیوتات بود، و تا دورة تیموریان و آققوینلو و قراقوینلو نیز چنین بود ( ایرانیکا ، ذیل واژه).در دورة تیموریان (771ـ912) واژة رایج برای این مفهوم کارخانه بود (تیمور گورکان، ص196، 200، 210، 216) و برای نخستینبار با عنوان «وزیر کارخانههای سلطنت» روبهرو میشویم که چهارمین وزیر دستگاه سلطنت تیموری و ناظر بر دخل و خرج، دستگاه مالی، خزانه و اصطبل شاهی بود (همان، ص 304).به گفتة هوفمان، در عصر صفوی «اردوبازار» اهمیت خود را از دست داد و بیوتات تأسیس شد ( ایرانیکا ، همانجا). اما بر پایة شواهد موجود این سخن درست به نظر نمیرسد. وانگهی «اردوبازار» بیشتر برای ارائة خدمات به لشکریان بود. بیوتات از دوران شاه عباس اول (996ـ 1038) بسیار گسترش یافت و در این عصر شامل سازمانهای متعددی بود که شمار آنها را منابع مختلف به تفاوت 33 (نصیری، ص21؛ مینورسکی، ص 123)، 50 (کمپفر، ص 145) و 32 کارخانه (شاردن، ج4، ص 1420) ذکر کردهاند. شاردن (همانجا) برآن است که در هریک از این کارخانهها به طور متوسط 150 کارگر کار میکرد. به گفتة وی، مخارج 32 کارخانة شاه از پنجمیلیون اِکو (000 ، 350 تومان) فراتر میرفت (همان، ج4، ص 1421؛ ایرانیکا ، همانجا). مزد کارگران متغیر بود و معمولاً هرسه سال یک بار مبلغی بر حقوق آنان افزوده میشد (برایتوضیحات بیشتر رجوع کنید به شاردن، ج 4، ص 1421ـ 1422؛ ایرانیکا ، همانجا). به گفتة هوفمان، کارگران بیوتات سلطنتی پنجهزار تن بودند ( ایرانیکا ، همانجا) که حقوق خود را از طریق حواله (برات) دریافت میکردند (شاردن، ج3، ص 1305).در این عصر، مناصب متعددی عهدهدار امور بیوتات بودند. ظاهراً بالاترین منصب، نظارت بیوتات بوده که صاحب آن لقب عالیجاه مقرّب الخاقانی داشته، و به گفتة نصیری «شغل او بسیار خطیر» بوده است. وی معتمد و محرم شاه بود، هر روز روزنامچة بیوتات را در دولتخانه بررسی و مهر و به گزارشهای مربوط به کارخانهها رسیدگی میکرد، وبرکار صاحب جمعها ( رجوع کنید به ادامة مقاله) در مالیاتهای دیوان نظارت داشت و پرداخت مواجب و استخدام کارکنان بیوتات برعهدة او بود (نصیری، ص20، 22، 24، 26؛ نیز رجوع کنید بهمیرزا سمیعا، ص 9ـ12).مقرّری ناظر بیوتات و دیگر درآمدهای وی، سالانه ششهزار تومان بود (نصیری، ص 21). پس از وی، وزارت بیوتات بالاترین منصب به شمار میرفت. وی موظف بود که روزنامچة بیوتات را هر روز بررسی و امضا کند و سپس برای مهر شدن به ناظر بیوتات تحویل دهد. همچنین رسیدگی به حساب کلیة صاحب جمعها و کارکنان بیوتات و مخارج کارخانجات پادشاه را برعهده داشت (همان، ص65). او کلیة مخارجی را که ناظر تأیید کرده بود ثبت و ضبط میکرد و بر قیمت پارهای از اجناسی که برای دربار خریداری میشد نظارت میکرد (میرزاسمیعا، ص 34ـ35). مقرّری وی شامل هشتاد تومان مواجب و روزی یک قاب جیره به قیمت هزار دینار و سالی 36 تومان بود؛ علاوه بر این، مبالغ دیگری از اخراجات بیوتات به وی تعلق مییافت (نصیری، همانجا).صاحب منصب مهم دیگر، صاحب جمع بیوتات بود. در دستگاه سلطنتی صفویان، هرکدام از بیوتات صاحب جمعی خاص خود داشت که به امورمالی آن کارخانه رسیدگی میکرد و برخی از دارندگان این مناصب لقب مقربالخاقانی داشتند. صاحب جمعها موظف بودند که نیازهای مالیِ کارخانهها را ـ که قبلاً مُشْرِفها برآورد کرده بودند ـ نوشته نزد ناظر بیوتات برند. این نوشته پس از بررسی و توضیحات وزیر بیوتات به امضای وزیر دیوان اعلی میرسید و صاحب جمع براساس همین سند، قبض مینوشت و تنخواه دریافت میکرد (میرزا سمیعا، ص28ـ34). در این زمان دفترمالی از سه بخش تشکیل میشد و یکی از این بخشها به بیوتات مربوط میشد (بوسه، ص 139). مشرف بیوتات نیز موظف بود که هر روز روزنامچه و اسناد کارخانجات پادشاه را ثبت کند و اسناد لازم را از صاحبجمعها و محصلان مالیاتی بخواهد و مراقب باشد تا اسناد را مسئولان اصلی امضا کنند (میرزاسمیعا، ص 35).در دوران نادر (1148ـ1160) نیز گاه از بیوتات نام برده شده است (مروی، ج1، ص 112) اما ظاهراً بیشتر لفظِ کارخانه رایج بوده (همان، ج 1، ص 407، ج 2، ص 457، 739، 866) و بیوتات به گستردگی دوران قبل نبوده است، زیرا نادر برخی مناصب را حذف کرد (همان، ج2، ص457). در دورة زندیه (1163ـ 1209) نیز لفظ کارخانه کاربرد بیشتری داشته است (نامی اصفهانی، ص11، 156؛ گلستانه، ص16، 21، 33، 38ـ 41، 54).در دورة قاجار (1209ـ1344) سازمانی با عنوان وزارت بیوتات وجود داشت، و جالب آنکه این وزارت جزو وزارتخانهها و ادارههای دولتی به شمار میرفت نه دستگاه سلطنتی (سپهر، ص 45) و برخی سازمانها که سابقاً جزو بیوتات بودند، جداگانه در فهرستِ ادارههای خاصة سلطنتی ذکر شدهاند (همان، ص44ـ 45). باوجود این، مستوفی (ج 1، ص 380ـ421) بسیاری از این سازمانها را ذیل بیوتات نام برده و شرح داده است. به گفتة او در اصطلاح درباری قدیم، ادارههای امور شخصی شاه را که بیشتر به لفظ خانه ختم میشد، بیوتات مینامیدند، اگرچه کار بعضی از این بیوتات دولتی و برخی نیمهدولتی و نیمهشخصی بود (همان، ج 1، ص 380). به گفتة وی مرکز تمام بیوتات «خلوت» شاه بود و رؤسا و کارکنان بیوتات و پیشخدمتها و فراش خلوتها هم جزو آن به شمار میرفتند و وزیر دربار (وزیر حضور) در این زمان تا حدودی رئیس کل بیوتات سلطنتی به شمار میرفت (مستوفی، ج1، ص389ـ390) و عملاً ریاست کارکنان «خلوت» شاه را برعهده داشت.شواهد کاربرد بیوتات در مصر و شام و هند، همچون فراشخاناة و تشتخاناة، نشان میدهد که تأسیس این نهادها متأثر از ایران بوده است. جالب آنکه ابنمماتی (قرن ششم و هفتم) بیوت را همان حوایجخانه دانسته است (ص 354). اصطلاحاتی چون شرابخاناة، فراشخاناة و تشتخاناة در مصر وشام سدة هشتم به کار میرفته و از اُستادار به عنوان رئیس این سازمانها یاد شده است (عمری، ص 134ـ 135). ابنشاهین نیز به شرح بیوتات پرداخته و از شرابخانه، تشتخانه و فراشخانه به عنوان سازمانهایی مستقل نام برده است (ص 124). به نظر میرسد که منصب «نظر البیوت والحاشیة» (ابنکنّان، ص 175) همان «ناظرالبیوت والحاشیة» باشد که قلقشندی به آن اشاره کرده است (قلقشندی، فهرست، ص 434). به گفتة بقلی (ص342)، این منصب از وظایف دیوانی به شمار میرفت و ادارة بیوتاتِ سلطان را، از آشپزخانه و شرابخانه و غلامان، برعهده داشت. شواهدی هم از کاربرد بیوتات در شام سدههای یازدهم و دوازدهم در دست است (ابنکنّان، ص 121) و متصدی آن استادار نامیده شده است (همان، ص 120، پانویس 1).در هند دورة گورکانیان (932ـ1274) نیز واژة بیوتات (خواندمیر، ص 49، 79) و گاه لفظ کارخانه به همین معنا بهکار رفته است (برنی، ص 135؛ بختاورخان، ج 1، ص 83، 142). گاهی هم از سازمانی باعنوان دیوان بیوتات یاد شده است (بختاورخان، ج1، ص 123، 142، 146). در فرهنگنامههای اردو، واژة بیوتات به معنای دربار به کار رفته است (رضوی؛ دهلوی، ذیل «بیوتات»).
منابع: ابناسفندیار، تاریخ طبرستان ، چاپ عباس اقبال، تهران ] تاریخ مقدمه 1320 ش [ ؛ ابنبیبی، اخبار سلاجقة روم ، چاپ محمدجواد مشکور، تهران 1350ش؛ ابنشاهین، کتاب زبدة کشف الممالک ، چاپ فؤاد سزگین، در الجغرافیا الاسلامیة ، ج79، فرانکفورت 1413/1993؛ ابنکنّان، حدائق الیاسمین فی ذکر قوانین الخلفاء و السلاطین ، چاپ عباس صبّاغ، بیروت 1412/1991؛ ابنمماتی، کتاب قوانین الدّواوین ، چاپ عزیز سوریال عطیة، قاهره 1411/1991؛ محمد بختاورخان، مرآة العالم: تاریخ اورنگزیب ، چاپ ساجده س. علوی، لاهور 1979؛ ضیاءالدین برنی، فتاوای جهانداری ، چاپ افسر سلیمخان، لاهور 1972؛ محمد قندیل بقلی، التعریف بمصطلحات صبح الاعشی ، مصر 1984؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان ، چاپ عبدالله انیس طبّاع و عمر انیس طبّاع، بیروت 1407/1987؛ هریبرت بوسه، پژوهشی در تشکیلات دیوان اسلامی: بر مبنای اسناد دوران آققوینلو و قراقوینلو و صفوی ، ترجمة غلامرضا ورهرام، تهران 1367ش؛ محمدبن مؤید بهاءالدین بغدادی، التوسل الی الترسل ، چاپ احمد بهمنیار، تهران 1315ش؛ شیرین بیانی، تاریخ آلجلایر ، تهران 1345ش؛ تاریخ شاهی قراختائیان ، از مؤلفی ناشناخته در قرن هفتم، چاپ محمدابراهیم باستانی پاریزی، تهران 1355ش؛ تیمور گورکان، تزوکات تیموری ، تحریر ابوطالب حسینی تربتی بفارسی، چاپ افست تهران 1342ش؛ غیاثالدینبن همامالدین خواندمیر، قانون همایونی ( همایوننامه )، چاپ محمدهدایت حسین، کلکته 1359/1940؛ احمد دهلوی، فرهنگ آصفیّه ، لاهور 1986؛ رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ ، چاپ محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران 1373ش؛ تصدّق حسین رضوی، لغات کشوری اردو ، کراچی 1989؛ علی سامی، تمدن ساسانی ، شیراز 1342ـ1344ش؛ عبدالحسینبن هدایتالله سپهر، مرآت الوقایع مظفری ؛ و، یادداشتهای ملک المورخین ، چاپ عبدالحسین نوایی، تهران 1368ش؛ ژان شاردن، سفرنامة شاردن ، ترجمة اقبال یغمایی، تهران 1372ـ 1375 ش؛ محمدبن هندوشاه شمس منشی، دستور الکاتب فی تعیین المراتب ، چاپ عبدالکریم علیاوغلی علیزاده، مسکو 1964ـ1976؛ محمدبن جریر طبری، تاریخالرسل و الملوک ، چاپ دخویه، لیدن 1879ـ1901؛ احمدبن یحیی عمری، التعریف بالمصطلح الشریف ، چاپ محمدحسین شمسالدین، بیروت 1408/1988؛ احمدبن علی قلقشندی، صبحالاعشی ، قاهره ] تاریخ مقدمه 1383ـ1390/ 1963ـ1970 [ ؛ آرتور امانوئل کریستنسن، ایران در زمان ساسانیان ، ترجمة رشیدیاسمی، تهران 1351ش؛ انگلبرت کمپفر، سفرنامة کمپفر ، ترجمة کیکاووس جهانداری، تهران 1360ش؛ ابوالحسنبن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ ، چاپ مدرس رضوی، تهران 1356ش؛ محمدکاظم مروی، عالمآرای نادری ، چاپ محمدامین ریاحی، تهران 1364ش؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریّه ، تهران 1360ش؛ احمدبن علی مقریزی، کتاب المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیّه ، بولاق 1270، چاپ افست قاهره ] بیتا. [ ؛ میرزا سمیعا، تذکرة الملوک ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1368ش؛ ولادیمیر فدروویچ مینورسکی، سازمان اداری حکومت صفوی، یا، تحقیقات وحواشی تعلیقات استاد مینورسکی بر تذکرة الملوک، ترجمة مسعود رجبنیا، تهران 1368ش؛ محمدبن عبدالخالق میهنی، دستور دبیری: متنی از قرن ششم هجری ، چاپ علی رضوی بهابادی، یزد 1375ش؛ ناصرالدین منشی کرمانی، سمط العلی’ للحضرة العلیا ، چاپ عباس اقبال، تهران 1328ش؛ محمدصادق نامی اصفهانی، تاریخ گیتیگشا ، چاپ سعید نفیسی، تهران 1366ش؛ محمدبناحمد نسوی، سیرة جلالالدین، یا، تاریخ جلالی ، ترجمة محمدعلی ناصح، تهران ] تاریخ مقدمه 1324ش [ ؛ علینقی نصیری، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیملو، مشهد 1372ش؛Encyclopaedia Iranica , s.v. “Boyu ¦ta ¦t-e Salt ¤anatl ¦” (by Birgitt Hoffmann).(دانشنامه جهان اسلام)