میرزا محمدخان ملقب به امین خلوت و اقبالالدوله در سال 1264 ق. به دنیا آمد. میرزا هاشمخان كاشى امین خلوت، در سال 1288 ق. پس از فوت برادرش فرخخان امینالدوله ملقب به امینالدوله شد. در همین سال پسرش میرزا محمدخان ملقب به امین خلوت شد و در شوال سال 1299 ق. ملقب به اقبالالدوله گردید. ابتدا در حدود سال 1283 ق. از پیشخدمتها و عمله خلوت ناصرالدین شاه بود و بعد به جاى پدر امین خلوت گردید و به تدریج ترقى كرد و از اعاظم دربار ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، محمدعلى شاه و احمد شاه شد و در این ادوار شغلهاى متعدد را عهدهدار بود. در سال 1288 ق. تفنگدارباشى گردید. در سفر اول ناصرالدین شاه به اروپا در سال 1290 ق. جزو همراهان شاه بود.
در سال 1294 ق. پس از درگذشت میرزاهاشمخان امینالدوله، پدرش، ریاست عمله خلوت به عهده وى واگذار گردید. او به حكومت بسیارى از شهرهاى ایران منصوب شد. در سال 1306 ق. كه حاكم كاشان بود، مردم از او شكایت كردند و او معزول گردید و به تهران احضار شد. در سال 1310 ق. به جاى میرزا رضا صدیقالدوله نورى رئیس اداره خالصجات شد. دارایى او پس از مرگش به غلامحسین غفارى صاحب اختیار برادر منحصر به فردش رسید و او هم بیشتر آن املاك را نزد احمدآقاخان سپهبد امیر احمدى (درگذشته 1344 خ) گرو گذاشت و بعد امیر احمدى تمام آن را مالك شد.
در سال 1316 ق. كه ابوالفتح میرزا سالارالدوله پسر سوم مظفرالدین شاه حاكم كرمانشاه بود، به سبب ظلم به مردم معزول و به جایش اقبالالدوله به حكومت آنجا گسیل شد. در زمان صدارت سلطان عبدالمجید میرزا عینالدوله در سال 1322 ق. مدتى عهدهدار وزارت قورخانه (تخشایى) بود. در سال 1327 ق. كه بختیارىها به اصفهان حمله كردند اقبالالدوله حاكم اصفهان بود كه بعد از شكست از آنها به قنسول خانه انگلیس پناهنده شد و به تهران آمد.
اقبالالدوله در سال 1342 ق. (1302 خ.) در سن 78 سالگى درگذشت و در مقبره فرخ خان امینالدوله به خاك سپرده شد. / شرح رجال ایران، ج 3، ص 314؛ المآثر و الآثار، صص 23 - 20.
وى مدتى وزیر عدلیه بود. / خاطرات ممتحنالدوله، ص 376.
ناظمالاسلام كرمانى راجع به او و در بیان حوادث محرم سال 1327 ق. مىنویسد: «... ما مىتوانستیم به همان بى شرفىهاى اقبالالدوله مكافات دهیم ولى نجابت فطرى نگذاشت كه صفحه تاریخ غیر از مظلومیت ما چیزى بنگارد.» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 2، ص 308.
و باز درباره حكومت او در اصفهان آورده است: «.. در اصفهان اقبالالدوله به مسجد توپ بسته است... .» / همان مرجع، ج 1، ص 280.
مظفرالدین شاه در تلگرافى به ولیعهد محمدعلىمیرزا از عزل سالارالدوله و نصب اقبالالدوله چنین بیان مىدارد: «.. سالارالدوله را ملاحظه كردى كه در كرمانشاهان خواست حركت خلافى كند فورى او را عزل كردم، اقبالالدوله را به كرمانشاه فرستادم...» / خاطرات و خطرات، ص 98.
مسعودمیرزا ظلالسلطان از او چنین تعریف مىكند (كه البته تعریف و تمجید ظالمى چون او معنایش آشكار است) «.. دو فرزند نامدار میرزا هاشم یكى اقبالالدوله و یكى غلامحسینخان وزیر مخصوص كه الحق هر دو وزیر دولتخواه و امین دولت هستند...» / خاطرات ظل السلطان، ج 1، ص 184.
در سال 1300 ق. جزو پیشخدمتهاى ناصرالدین شاه و همراه وى در سفر خراسان بوده است: «.. سایر پیشخدمتها هم حاضر بودند اقبالالدوله و محمدحسینخان... از طهران آمدند...» / سفرنامه خراسان، ص 219.
ناصرالدین شاه باز هم از او و بازدید از باغش یاد مىكند: «... حالا فصل گل طاوسى است و باغ اقبالالدوله هم طاوسى زیاد دارد و اگر نرویم فصلش مىگذرد... از كوچه برج نوش رفتیم براى باغ اقبالالدوله...» / روزنامه خاطرات ناصرالدین شاه در سفر سوم فرنگستان، صص 337 - 336.
ناصرالدین شاه در صفحه 3 از سفرنامه عراق عجم، نیز از گل طاوسى باغ اقبالالدوله یاد مىكند.
وى در سال 1901 م. به كاشان، جایى كه دوازده سیزده سال پیش حكومت مىكرد، تبعید شد وبعد از دوسال یعنى در سال 1903 م. به تهران بازگشت... / فرهنگ رجال قاجار.
«امروز آقا سید حسین مصدق آمد و صحبت از زمان مشروطیت شد. از آن جمله گفت: من و آقا سید رفیع و حاج میرزا جواد، صد و پنجاه تومان نقد و صد و پنجاه تومان قبض از اقبالالدوله گرفتیم كه بد از آقا سید عبدالله بگوییم؛ لذا در انجمن آذربایجان، اول از مشیرالسلطنه وزیر داخله بد گفت...» / تاریخ بیدارى ایرانیان، ج 2، ص 329.
«... بعد عزتالدوله آمد او هم وداعى كرد و رفت. بعد امین حضور با ریش سفید و اقبالالدوله با تنه گندهاش آمدند...» / خاطرات ناصرالدین شاه، سفر سوم فرنگستان، ص 38.