آبدارخانه یكی‌ از دستگاه‌های‌ مهم سلطنتی‌ دارالخلافه ناصری‌ بود. در این آبدارخانه مواد اولیه از قبیل قند و شكر، آب لیمو و انواع آجیل و اقسام ادویه مانند: زیره، بادیان، هل، زعفران و غیره و انواع گوشت گوسفند، حتی‌ شكار همچون كبك و تیهو، اعم از زنده یا كشته و همین‌طور میوه‌های‌ مختلف و سایر خوراكی‌‌ها همواره مهیا بود. ماهرترین آشپز و كباب‌پز و شیرینی‌‌پز حاضر بودند كه هرچه شاه بخواهد فوراً آماده سازند. / تهران عهد ناصری، ص 175.

 آبدارخانه شاهی‌ دردوران قاجاریه ارج و قرب فراوانی‌ داشت تا آن‌جا كه شاید بتوان گفت منزلتی‌ بیش ازوزارت! یكی‌ از افرادی‌ كه خود و خانواده‌اش از امتیاز این شغل و تفكر و توجه شاهان قاجار به خصوص ناصرالدین شاه كه نسبت به آبدارخانه داشت و نهایت استفاده را برد، میرزا ابراهیم خان (امین السلطان بعدی‌ و پدر امین السلطان ثانی‌ یا اتابك اعظم)، ملقب به آبدارباشی‌، پسر زال بیك ارمنی‌، از اُسرای‌ تفلیس بود.

 شخص دیگِر متصدی‌ این شغل امین حضرت است. احتشام السلطنه در سفر ناصرالدین شاه به فرنگ همراه وی‌ بوده و راجع به امین حضرت مطلبی‌ دارد كه بیان آن در شناخت او و اهمیت این شغل، مفید خواهد بود. احتشام السلطنه می‌‌نویسد:

 «دیدم اعلیحضرت به اندازه‌ای‌ خُلق مباركشان تنگ شده كه بدون ملاحظه وتوجه به حضور مهمان‌دارها، قدری‌ به بنده تغّیر فرمودند… كه چرا آلمان آمدیم؟ چه غلطی‌ بود كردیم؟… سرانجام امر فرمودند برو هر طوری‌ هست امین حضرت و موثق الملك را بیاور… وارد هتل شدم … به طبقه بالا كه محل اقامت حضرات بود، رفتم. امر همایونی‌ را به امین حضرت و موثق‌الملك ابلاغ كردم. امین حضرت جواب داد: «شاه گُه خورد و به فلان … خندید كه آلمان آمد!…» / خاطرات احتشام السلطنه، ص 482.

 در بیان اهمیت آبدار خانه قاجاریان باید به ماشین دودی‌ هم اشاره كرد كه هنگام تأسیس آن بلافاصله بعد از لكوموتیو، واگن شاهی‌ بسته شده بود كه حدود ده مترطول داشت و به سه بخش تقسیم می‌‌شد. بخش اول آبدارخانه شاهی‌ با دو متر طول كه به تهیه وسایل پذیرایی‌ نظیر چای‌، غلیان و غذا برای‌ شاه و همراهان وی‌ اختصاص داشت تا نكند در طول سفر از تهران تا شاه عبدالعظیم ایشان گرسنه و تشنه بمانند.

 در عصر قاجاریه در عمارات سلطنتی‌ آبدارخانه اهمیت زیادی‌ داشت وبخش مهمی‌ از كاخ‌ها را تشكیل می‌‌داد. ساختمان آبدارخانه قصِر سلطنت آباد ازطراحی‌ و وسعت قابل توجهی‌ در میان دیگر قصرهای‌ قاجاری‌ برخوردار بود.

 می‌‌گویند در موقع احداث مسجد شیخ عبدالحسین از ماترك میراث میرزا تقی‌ خان امیركبیر در بازار تهران ازنظر پیاده كردن طرح معماری‌ آن، دچار كمبود زمین می‌‌شوند و به همین سبب از علیقلی‌ میرزا اعتضادالسلطنه كه در پشت مسجد، خانه داشت خواستند زمین خود را به مسجد ببخشد. او نیز این قطعه زمین كه آبدارخانه و میخانه شاهزاده بوده است به مسجد واگذار می‌‌كند و به این ترتیب میخانه خراب و محراب ساخته می‌‌شود كه دراین باره گفته‌اند:

 ببیـن شـرافـت میخانه مـرا ای‌ شیـخ!

 كه چون خراب شود، خانه خدا گردد

 برخی‌ نیز گفته‌اند شخص اعتضادالسلطنه در پاسخ به درخواست شیخ عبدالحسین برای‌ در اختیار گرفتن زمین مزبور خود در نامه‌ای‌ ضمن اعلام موافقت می‌‌نویسد: «ببین تو حرمت میخانه مرا ای‌ شیخ …»
/ تهران به روایت تاریخ، ج 2، ص 686.

 اعتمادالسطنه از آبدارخانه چنین یاد كرده است: «خدمت شاه رسیدم. اتاق آبدارخانه ناهار صرف می‌‌فرمودند. در طاقچه، كتابچه تنباكو، تألیف خودم را دیدم. افسوس خوردم كه چهارماه زحمت كشیدم كتابچه نوشته و الحال به موجب فرمان بی‌‌شرط به امین‌السلطان داده شد… .» / خلسه، ص271.

 كمپفر[1] آلمانی‌ درقرن هفدهم به ایران آمد او از آبدارخانه صفویان می‌‌نویسد:

 «در آبدارخانه آب آشامیدنی‌ در كوزه‌های‌ سفالین سر به مُهر نگهداری‌ می‌‌شود. به محض این‌كه شاه آب بخواهد آبدارباشی‌ دقت تمام می‌‌كند كه مُهر سر كوزه دست نخورده باشد، پس از مصرف آب در كوزه ناتمام را مُهر می‌‌كند تا هیچ امكان این نباشد كه آن را به زهر آلوده سازند. به همین دلیل كسانی‌ كه كاملاً مورد امتحان قرار گرفته باشند به سمت آبدارباشی‌ منصوب می‌‌دارند. / سفرنامه.


1. Kaempfer